شادی کابیانی: ایده انتقال آب از خلیج فارس ابتدا به کرمان و با هدف تامین آب کشاورزی استان کرمان در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مطرح شد و سپس بنگاه‌های سرمایه‌گذاری در انتقال آب به مرور در کشور رو به فزونی رفت، غافل از اینکه انتقال آب یکی از راه‌های کورتر کردن گره ورشکستگی بحران آب در ایران است؛ که داد فعالان محیط زیست را در همه شاخه‌ها بلندتر کرده است.

به نظر کارشناسان انتقال آب برای مسیرهای کوتاه شاید آخرین گزینه باشد؛نه نخستین گزینه در مسیری به طول بیش از هزار کیلومتر، آن هم با هدف استفاده برای صنعت و کشاورزی آن هم در سرزمینی چون ایران با دمای تبخیر بالا و کم آب.

با وجود تمام این مخالفت‌ها و آگاه‌سازی دولت‌ها درباره خطرات محیط زیستی و آسیب‌های آن، خط دوم انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران و استان یزد پنج‌شنبه گذشته با حضور ابراهیم رییسی گشایش یافت.

گشایشی که بیش از ۳۰۰هزار میلیارد بودجه برای آن صرف می‌شود،در حالی که دولت با کسری بودجه روبه‌رو است و بسیاری از فعالیت‌های پژوهش محور در کشور به دلیل نبود بودجه، خاک می‌خورند و فراموش می‌شوند.

حسین آخانی، استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست در گفت‌وگو با روزگار پرس فرایند انتقال آب از خلیج فارس را همانند پروژه های سدسازی در کشور از روش‌های «مافیای آب» معرفی می‌کند.

او می گوید:«انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان از اشتباهات بسیار بزرگ در کشور و بسیار مشخص است مافیایی که تا حالا پیگیر سدسازی در انتقال آب بود ،در حال حاضر با تعریف جدیدی از تامین آب،منافع خود را حفظ میکند».

او ادامه می دهد:« همه متخصصان اقتصاد معتقدند، چنین انتقالی هزینه‌های کلانی را روی دوش کشور می‌گذارد و به هیچ وجه به صرفه نیست ،باید چند سیاست مناسب را پیگیری کنیم تا با مشکل کم ابی در کشور برخورد کنیم. یکی از مهم‌ترین سیاست‌ها این است که صنایع آب‌بر را از مناطق مرکزی به مناطق ساحلی منتقل کنیم و اگر ما فکر کنیم که با انتقال آب به استان یزد، می‌توانیم نیاز آبی این استان را با روش‌های غیرآبی پایداری که در کشور وجود دارد، حل کنیم، کاملا به بیراهه رفته‌ایم؛ اگر این راه حل جوابگو بود باید انتقال آب از زاینده رود که قبلا به یزد و کرمان صورت گرفته بود، آن نیاز را جواب می‌داد.»

او به مشکل پساب شرکت های صنعتی و معدنی در اطراف زیاد به عنوان یک مشکل محیط زیستی اشاره می‌کند و می‌گوید:«در حال حاضر در اطراف یزد دریاچه بزرگی از آب فاضلاب تشکیل شده است که نتیجه فعالیت شرکت‌های معدنی و صنعتی یزد است که در حاشیه یزد رها و تبخیر می‌شود؛ و دولت به جای اینکه آبی را منتقل کند به یزد باید آبی را که در حال حاضر مصرف می‌شود، به صورت بهینه مصرف کند و اجازه ندهدکه این آب هدر برود.»

«انتقال آب خلیج‌فارس؛ کار مافیای‌ آب است»/ منتظر کویرهای دریایی باشیم؟

آخانی توضیح می دهد:«بنابراین راه حل بسیار مشخص است: انتقال صنایع به مناطق ساحلی و اضافه نکردن صنایع جدید باید سیاست اصلی باشد و دیگر اجرای سیاست‌های بهینه سازی مصرف آب؛مساله‌ای که در کشور ما نداریم و همین اشتباه را در رابطه با انرژی تکرار می‌کنیم.به عنوان دومین کشور تولید کننده گاز جهان،در حال حاضر وضعیت به حدی بحرانی است که گاز پایتخت را نمی‌توانیم تامین کنیم و با روش تعطیلی،مساله را حل می‌کنیم؛به دلیل اینکه در این سال‌ها به جای اینکه ما به فکر این باشیم که مصرف انرژی را درکشور بهینه کنیم و به مردم یاد دهیم که چگونه کمتر مصرف کنند،به عنوان نمونه به جای ،اصلاح مهندسی ساخت و ساز های مسکونی تاکید بیشتر بر ساخت ساختمان های بیشتر در تهران داریم و بعد به آنها اب،برق و..بدهیم.»

شیرین‌سازی آب؛فرایند تولید گازهای گلخانه‌ای

انتقال آب همراه با شیرین کردن و نمک‌زدایی همراه است که ضمن هزینه زیاد،خطرات محیط زیستی را برای کره زمان به همراه تغییر اقلیم به همراه خواهد آورد، فرایندی که امروز کشورهای حاشیه خلیج فارس بر تغییر اقلیم در خاورمیانه و آلوده شدن هرچه بیشتر خلیج فارس صحه می گذارند و ما به عنوان یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس نه تنها واکنشی به تبدیل آب خاکستری نداریم بلکه با انتقال آب خلیج فارس و نمک زدایی آن توان زیستی خلیج فارس را برهم می زنیم.

محمد درویش،کنشگر محیط زیست در گفت‌وگو با خبر آنلاین ضمن انتقاد از انتقال آب خلیج فارس به استان‌های مرکزی از شیرین کردن آب به عنوان یکی از گرانترین روش‌های انتقال آب که به تولید گازهای گلخانه‌ای می‌انجامد، یاد می‌کند و توضیح می‌دهد:«شیرین کردن آب یکی از گرانترین شیوه‌های انتقال آب محسوب می‌شود و در طرح‌های انتقال آب روش‌های شیرین سازی آب دریا،نمک زدایی از همه طرح‌ها گران قیمت‌تر هستند و علاوه بر این فرایند شیرین ‌سازی آب دریا،فرایندی است که طی آن گازهای گلخانه‌ای زیادی تولید می‌شود بخاطر اینکه نیاز به انرژی دارد و در کشوری همانند کشور ما که منبع اصلی انرژی،نیروگاه های حرارتی هستند که خود آنها مهم‌ترین عامل تولید گاز دی‌اکسیدکربن هستند، فرایند شیرین‌سازی به شدت انرژی بر و می‌تواند خطر تغییر اقلیم یا جهان گرمایی را افزایش بدهد.»

ایران، قربانی تغییر اقلیم

درویش،منطقه خاورمیانه را یکی از حساس ترین مناطق تغییر اقلیم معرفی می‌کند و می گوید: «کشور ما یکی از قربانیان تغییر اقلیم است ودر منطقه ما حساسیت آن زیاد است.»

او به آب خاکستری در نتیجه فرایند نمک زدایی و شیرین کردن آب دریا اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد:«آب خاکستری،ناشی از فرایند شیرین سازی آب دریا است ،آبی بسیار خطرناک با درصد املاح زیاد است ؛ آب خاکستری که در نتیجه انتقال حاصل می‌شود متاسفانه در خلیج فارس تخلیه و باعث می‌شود توان زیست پذیری خلیج فارس کاهش پیدا کند، همچنین دمای آب افزایش پیدا کند،چون همانطور که گفتم این فرایند،یک فرایند انرژی بر است».

«انتقال آب خلیج‌فارس؛ کار مافیای‌ آب است»/ منتظر کویرهای دریایی باشیم؟

آلودگی ۴۰برابری خلیج فارس

درویش ادامه می دهد:«در حال حاضرمیزان آلودگی خلیج فارس دست کم ۴۰ برابر حد استاندارد است و ما شاهد این هستیم که کشورهای جنوبی خلیج فارس سالانه حدود ۱۰میلیارد متر مکعب آب را شیرین می‌کنند و به جای اینکه ما بدنبال این باشیم که پروتکل را به امضا برسانیم و اجازه ندهیم اکو سیستم خلیج فارس نابود شود،خودمان هم آن را تشدید می‌کنیم. بنابراین مساله خطرناکی در درازمدت می تواند از این فرایند حاصل شود.»

او با اشاره به مسیر خط انتقال لوله آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران بیان می کند:« مسیری را که برای آب تعیین می‌کنیم از چشم اندازه‌ای طبیعی،مراتع و رویشگاه های درختی ما عبور می‌کند و باعث گسست اکو لوژیکی در جامعه جانوری منطقه خواهد شد و می تواند خسارت های جبران ناپذیر زیست محیطی به بار بیاورد و اگر تمام این موارد را در کنار منافعی که بدست میاریم بگذاریم تا ببنیم آیا انتقال آب از خلیج فارس سودمند است یا خیر؟»

او به پدیده منطقه مرده به عنوان منطقه حاصل از ریختن آب خاکستری به خلیج فارس اشاره می‌کند:«در حال حاضر گزارش هایی که سازمان های محیط زیستی وابسته به سازمان ملل منتشر می کنند؛از پدیده ای به نام«منطقه مرده» که از آن به عنوان «کویرهای دریایی» یاد می‌شوند،نام می برند، آنها هرساله این کویرهای دریایی را رصد می کنند.»

کویرهای دریایی ظاهرا جایی است که آب دارد ولی هیچ موجود زنده ای و هیچ ماهی،آبزی و حتی مرجان در آنجا وجود ندارد و علت آن این است که دمای آب چنان افزایش پیدا کرده و آلودگی آن زیاد بالا رفته که امکان زیست هیچ موجود زنده ای در آن وجود دارد.

او می‌گوید: «حدود ۵ سال است که دو منطقه از خلیج فارس هم در رصد جهانی قرار گرفته و به عنوان کویر دریایی معرفی می‌شود،این منطقه در منتهی‌الیه جنوب تنگه هرمز و در نزدیک کشورهای جنوبی خلیج فارس،قطر و بحرین است و در این مناطق شاهد به وجود آمدن کویرهای دریایی هستیم و متاسفانه در حال گسترش هستند.»

او ادامه می دهد: «این مناطق همان مکان هایی است که تمرکز آب شیرین کن های خلیج فارس،درآن قرار دارد. کویرهای دریایی می‌تواند بر درآمد صیادی اثر بگذارد، بخش بزرگی از جامعه ایران که از آبزیان خلیج فارس تغذیه می‌کنند نظام تغذیه آنها دگرگون می‌شود و بخش قابل توجهی از مردمی که در استان‌های بوشهر،خوزستان،هرمزگان و سیستان و بلوچستان از محل صیادی ارتزارق می کنند، متاثر می‌شوند وهمین الان هم گزارش های زیادی وجود دارد، که میزان صید و تنوع زیستی کاهش پیدا کرد و این مشکلات دامنگیر کشور شده است.»

او بار دیگر با برشمردن تولید آب خاکستری که حاصل فرایند انتقال آب است، می‌گوید:«تمامی این مسائل در جایی اتفاق می افتد که ما دست کم ۳۰ میلیارد متر مکعب آب خاکستری در سال تولید می‌کنیم و این آب خاکستری حاصل پساب بخش هایی از کشاورزی،صنعت،شرب وواحد های تجاری است و به دلیل نبود تصفیه‌خانه‌ها به اندازه کافی در سیستم، باز چرخانی قرار نمی‌گیرند و منجر به افت کیفیت منابع آب و خاک کشور می‌شوند.»

این کنشگر با طرح پرسشی ادامه می دهد: « چرا به جای ۳۰۰هزار میلیارد هزینه برای طرح های انتقال آب با درصد کمتری بازچرخانی آب را انجام نمی دهیم؟ و چرا همانند کشورهای اروپایی که آب را تا ۱۸ مرتبه بازچرخانی می‌کنند ما هم از آب های خاکستری موجود استفاده کنیم. در استان یزدی که رییس جمهور برای گشایش خط دوم انتقال آب رفته است،وقتی با هواپیما وارد یزد می‌شوید دریاچه بزرگی می بینید که در دیدگاه اول شگفت زده می شوید که در کویر دریاچه وجود دارد ولی در واقع فاضلاب شهر یزد است،که رها شده و در معرض تبخیر قرار می‌گیرد.»

«انتقال آب خلیج‌فارس؛ کار مافیای‌ آب است»/ منتظر کویرهای دریایی باشیم؟

طرح‌های انتقالی آخرین گزینه برای مسیرهای کوتاه

او با اشاره به اجرای طرح انتقال به عنوان یکی از گزینه‌های جلوگیری از مهاجرت توضیح می‌دهد:«طرح های انتقال آب در زمانی می‌تواند توصیه شود، که هیچ راه دیگری برای جلوگیری از مهاجرت مردم وجود نداشته باشد و آن زمان می‌توان توجیه کرد.»

او به انتقال آب از بندر گواتر به زابل و زاهدان اشاره و می‌گوید:« در بین تمامی طرح های انتقال آب،تنها طرح انتقال آب از بندر گواتر به زاهدان و زابل توجیه پذیر است چون مکان‌هایی محسوب می‌شوند که به شدت منابع آب کمی دارند و وابسته به افغانستان هستند و ما به جای اینکه اندک آبی را که از هیرمند می‌آید، وارد چاه‌ها کنیم و باعث خشکی هامون و افزایش ریزگردها و نابودی توان زیست‌پذیری منطقه شویم، خوب است آبی که از هیرمند می‌آید را رها کنیم به هامون و برای مردم زابل و زاهدان طرح انتقال آب اجرا کنیم از دریای عمان که متصل است به اقیانوس هند و برای حجم بزرگی که دارد کمترین آسیب پذیری محیط زیستی را می بیند.»

۴۷۴۷