به گزارش خبرگزاری روزگار پرس، از عجایب روزگار این که حسین الله‌کرم دبیر کل سابق انصار حزب‌الله وارد کار حزبی و تشکیلاتی شده است؛ طبق خبری که رسانه‌ها منتشر کرده‌اند، جمعیتی موسوم به «رزما» با محوریت این چهره سابق «میدانی» انصار حزب‌الله اعلام موجودیت کرده است. این چهره که به تندروی معروف است و زمانی نامش نماد «گروه‌های فشار» ‌بود، اکنون دچار تطور شده و به حزب و دفتر و تشکل و این موارد رو آورده است.

«رزما» مختصر شده‌ی «جمعیت رزمنده مدافع انقلاب اسلامی» است که طبق خبر «ایرنا» در مراسمی «با حضور جمعی از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس و با محوریت حسین الله‌کرم» موجودیت‌اش اعلام شده است. «این تشکل به منظور عملیاتی کردن بیانیه گام دوم انقلاب تأسیس شده است»؛ به غیر از این توضیح «ایرنا» گفته شده که «رزما» از «کمیسیون ماده ۱۰ احزاب مجوز فعالیت را دریافت کرده است».

الله کرم: در گروه مستقلین هستیم/ رزمندگان مانند دانشگاهیان و حوزویان یک گروه مرجع هستند

بنا بر این گزارش، «جمعیت رزمنده مدافع انقلاب اسلامی، رزما، در راستای امور جهادی (کمک به محرومیت زدایی و توانمندسازی) بویژه در روستاها، تولید بصیریت سیاسی و فرهنگی بویژه در محلات، جهاد تبیین در شهرها، جنبش خانواده (مقابله با پیری جمعیت و سبک زندگی اسلامی) بویژه در شهرستان‌ها و فعالیت سیاسی (آگاهی سازی، کادرسازی، معرفی شایستگان انقلابی در انتخابات) در روستاها، محلات، شهرها، شهرستان‌ها و استان‌ها فعالیت سیاسی و تشکیلاتی می‌کند».

از کف خیابان تا…

الله‌کرم بیش از آنکه به کارهای سیاسی معروف باشد، نامش با دو کلمه «موتور» و «خیابان»‌ پیوند خورده است. او که روزگاری مطالباتش را کف خیابان و سوار بر موتور پیگیری می‌کرد، حالا می‌خواهد از راه‌های مبارزاتی کلاسیک مطالبتش را پیگیری کند؛ البته که برای او و دوستانش گزینه‌های خیابان و موتور همواره روی میز است.

او سابقا دبیر کل «انصار حزب‌الله» بود ولی به نوعی رهبر این جریان شناخته می‌شود؛ آنها در زمان دو دولت هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی، همواره حاشیه‌ساز بودند؛ از تجمعات متعدد گرفته تا ضرب و شتم و محاصره فرودگاه خرم‌آباد و …! گرچه این تجمعات از زمان روی کار آمدن دولت هاشمی رفسنجانی آغاز شده بود، اما پس از تشکیل رسمی انصار حزب‌الله، تجمعات این طیف با همین نام برگزار می‌شد.

حسین الله‌کرم متولد ۱۳۳۵ و همچنان ساکن شهرری است. او در دهه ۶۰ خورشیدی همزمان با جنگ عراق و ایران، در جبهه‌های جنگ حضور داشت. الله‌کرم از جمله افرادی است که معتقد به ادامه جنگ و نپذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ است؛ او نامه‌های مسئولین به بنیانگذار انقلاب پیرامون اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و … را به مثابه جام ‌زهرهایی می‌داند که توسط مسئولان وقت به بنیانگذار انقلاب خورانده شد.

روزهای سخت هاشمی رفسنجانی و خاتمی با گروه های فشار

گرچه جنگ پایان یافته بود اما آنها نمی‌خواستند جنگ را رها کنند؛ پس از دوران جنگ و طی دولت‌های هاشمی رفسنجانی که به دولت سازندگی شهرت دارد، الله‌کرم و رفقایش همچنان جنگ را ادامه دادند؛ اما این بار طرف جنگ، خارجی نبود؛ طرف جنگ الله‌کرم و دوستانش، سیاست‌های دولت، آزادی اجتماعی شهروندان، تغییرات فرهنگ و ذائقه مردم و … بود. آنها به هر بهانه‌ای دست به تجمع می‌زدند؛ یک روز به بهانه حجاب؛ یک روز به بهانه اکران یک فیلم سینمایی!

در دولت هاشمی که دوران پس از جنگ بود، با ورود کشور به دوره‌ی بازسازی ویرانی‌های ناشی از جنگ، بخشی از اقتصاد رونق گرفت؛ در همین حال دولت می‌توانست بسیار راحت‌تر از دوره جنگ نفت بفروشد و کسب درآمد کند. جامعه آن زمان تشنه تزریق پول بود تا علاوه بر بازسازی شکلی خرابی‌ها، به نوعی جبران ۸ سال زندگی در جنگ را نیز داشته باشد. سخنان هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران درباره اینکه مردم باید خوب زندگی کنند، از سوی این چهره‌ها به عنوان چراغ سبز دولت به اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی تعبیر شد و شعارهایی علیه هاشمی و سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی دولت او مطرح شد.

این طیف که بعضا در جنگ حضور داشتند، با پیش گرفتن چنین سیاست‌هایی از سوی دولت احساس انزوا کردند؛ آنها تصور کردند که جامعه و دولت جمهوری اسلامی در حال فراموشی آنها هستند و ارزش‌ها در حال تغییر است؛ آنها ارزش‌های درست را همان ارزش‌هایی می‌دانند که خود بر آن باور دارند و هرگونه تفاوت را برنمی‌تابند؛ از همین رو بسیاری الله‌کرم و دوستانش را به دگم بودن متهم می‌کنند.

حسین الله‌ کرم؛ از کف خیابان تا تاسیس حزب /او سعه صدر کار تشکیلاتی و حزبی را دارد؟

به هر شکل با گذشت بیش از ۳ دهه از آن روزها، الله‌کرم همچنان از تجمعات اعتراضی به آنچه «اشرافی‌گری» می‌خواند، دفاع می‌کند؛ او در یک مصاحبه تلوزیونی می‌گوید یکی از تجمعات، «تجمع جلوی بانک مرکزی و اعتراض به فروش ۵ هزار دلار بود که چرا منابع ملی و بیت المال را این طور هزینه می‌کنید و باید به شکل‌های دیگر در اختیار مردم قرار گیرد و آن هم مردم در صف بودند و وضعیت بدی داشتند. مردم در صف می‌ایستادند و به نفع پولداران ۵ هزار دلار را می‌گرفتند. این کار ما درست بود».

او از تجمع مقابل وزارت اقتصاد در دوره هاشمی رفسنجانی هم دفاع می‌کند: «تبیین استراتژی اقتصاد مقاومتی در همان دوران در مقابل وزارت اقتصاد که مسئول آن آقای آقاخان(احتمالا منظور الله‌کرم مرتضی محمدخان است) بود، به نظر کار ۱۰۰ درصد درستی بود».

او در ادامه یک ردیف از تجمعات انصار حزب‌الله را بیان می‌کند و از آنها دفاع: «تجمع در بازار تهران، تجمع در میدان محسنی و تجمع جلوی برج سفید اقدام درستی بود. اینها در مقابل یکسری نمادهای غیرارزشی و نمادهای زندگی اشرافی بود و کار درستی بود». یکی از شعارهای این تجمعات که علیه ثروتمندان شکل می‌گرفت، شعار «آنان که در خانه شاهانه‌اند، از درد ملت همه بیگانه‌اند» بود که به گفته الله‌کرم «حرف درستی»‌ بوده است.

نفوذی ها و روایت الله کرم

اما الله‌کرم اتفاقات رخ داده در جریان تجمعات انصار حزب‌الله را به هیچ‌وجه گردن نمی‌گیرد و همه آنها را متوجه آنچه نیروهای «نفوذی»‌ می‌خواند، می‌داند؛ «همان جریان نفوذی وقتی تجمع در مقابل میدان ولیعصر داشتیم در خیابان اطراف کارهای ناشایستی را انجام می‌دادند.» او در عین حال در پاسخ به مجری که می‌گوید آیا منظورش برخورد با مردم عادی است، پاسخ می‌دهد که «اینها در سطوح محدودی انجام شد»!

او اعتراضات به اکران فیلم «آدم برفی»، حمله به سینما قدس در میدان ولیعصر تهران بابت اکران فیلم «تحفه هند»، درگیری در جلسه سخنرانی عبدالکریم سروش در دانشکده فنی دانشگاه تهران، محاصره فرودگاه خرم‌آباد در اعتراض به حضور محسن کدیور و عبدالکریم سروش را و هر آنچه از اقدامات تنش‌زا را که جامعه کار انصار حزب‌الله می‌داند، کار عناصر «نفوذی» ‌می‌داند.

الله‌کرم زیر بار مسئولیت هیچ یک از این اقدامات نمی‌رود، تا جایی که گفته «در این نیروهای ارزشی نیروهای خودسر هم وجود دارد. علاوه بر نیروهای نفوذی نیروهای خودسر که تحت فرآیند هیجانی که نیروی نفوذی که می‌تواند به وجود بیاورد، می‌توانند به آن سمت کشیده شوند.» به عبارت دیگر او حتی مسئولیت «نیروهای خودسر» را هم بر عهده نمی‌گیرد و معتقد است که همان نفوذی‌ها آنها را تحریک می‌کنند.

جنجال دو رفیق

او در هنگامه‌ جنگ بالکان یا همان جنگ بوسنی و هرزگوین به این منطقه رفت؛ به گفته خودش برای کار مستشاری و کمک به مردم بوسنی. سال‌ها بعد یعنی ۱۳۹۸، سعید قاسمی از همرزمان حسین الله‌کرم که او هم به بوسنی رفت و آمد داشته، در یک برنامه ویدئویی گفته بود «در بوسنی تحت پوشش هلال‌ احمر رفته بودیم، به نیروهای مجاهدین آموزش نظامی می‌دادیم. کریستین[امانپور] خبرنگار سی‌ان‌ان ما را لو داد. با القاعده‌ای‌ها باهم بودیم. [القاعده‌ای‌ها] از ما استیل [یعنی سبک و سیاق] گرفتند. با مجاهدین سراسر دنیا یگان‌های جهادی تشکیل دادیم».

این اظهارات با واکنش‌های زیادی روبرو شد و کار به جایی رسید که هلال‌احمر از قاسمی شکایت کرد. الله‌کرم اما به دفاع از رفیقش پرداخت؛ او که خودش هم در بوسنی حضور داشته تلویحا سخنان سعید قاسمی را تایید کرده و گفته بود «او نگفت که ما با لباس هلال احمر یا از طریق هلال احمر در بوسنی بودیم. در واقع او با استفاده از این تعبیر می‌خواست بگوید «ما آنجا امدادگر بودیم» چون امداد و کمک رسانی شاخصه و ویژگی هلال احمر است بنابراین فعالان این حوزه امدادگر محسوب می‌شوند».

الله‌کرم درباره ادعای قاسمی پیرامون ارتباط با نیروهای القاعده در بوسنی هم گفته بود که «القاعده لایه‌های مختلفی دارد، لایه‌ای که شامل نیروهای بوسنی و هرزگوین بود، آنها به نحوی با ما ارتباط داشتند، گاهی از اینها وقتی در مقرهای القاعده آموزش می‌دیدند وقتی اسلحه خود را تحویل می گرفتند بنا به دلایلی آنجا را ترک می‌کردند و به سمت ما می‌آمدند. ارتباط با القاعده عمدتا در این لایه‌ها بود.»

الله کرم در دولت احمدی نژاد مسئولیت گرفت

الله‌کرم با روی کار آمدن دولت محبوبش محمود احمدی‌نژاد، کم‌کم سعی کرد تا چهار گوشه خیابان و موتور را ببوسد و از میادین خداحافظی کند؛ همین هم شد. او سال ۱۳۸۶ به عنوان رایزن نظامی ایران در کرواسی، به سفارت در زاگرب رفت. او طی سه سالی که آنجا فعالیت می‌کرد، همسرش فوت شد.

بنظرمی‌رسد او همزمان با ماموریت در زاگرب، مشغول تحصیل در مقطع دکتری علوم سیاسی هم بود؛ چرا که سال ۱۳۸۸ از رساله دکتری خود در دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات دفاع کرد. مدتی پس از گرفتن دکتری، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد در گروه علوم سیاسی و در این دانشگاه مشغول تدریس شد. چند سالی می‌شود که الله‌کرم وارد گروه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در دانشگاه تهران هم شده است و آنجا نیز تدریس می‌کند.

بازگشت به خیابان در دوران روحانی

او در دولت روحانی باز هم به خیابان بازگشت اما دیگر نه توان عملیاتی اقدامات مشابه با دهه ۷۰ را داشت و نه جامعه مانند آن سال‌ها نظاره‌گر آن دسته از حرکات الله‌کرم و رفقا می‌ماند. برخی تجمعات درباره حجاب و لغو بازی ایران و کره‌جنوبی در چارچوب رقابت‌های انتخاباتی جام‌جهانی که مصادف با شب تاسوعا بود، از جمله تحرکات او در دولت‌های حسن روحانی می‌شد.

البته که او ترک رسانه نکرد و در دوران روحانی تا می‌توانست علیه سیاست خارجی دولت بخصوص برجام و اف‌ای‌تی‌اف صحبت می‌کرد. الله‌کرم در مورد حجاب اظهارات و اعتقادات تندی دارد. او در گرماگرم اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی، در گفت‌وگو با روزنامه مستقل، تاکید داشت که «قانون حجاب قانونی بسیار خوب و مطابق سنت و قوانین الهی است؛ لذا «بی‌حجاب» باید به آن تمکین کند تا از یک طرف جلوی آنارشیسم و بی‌قانونی گرفته شود و از طرفی دیگر قوانین الهی بر جامعه حاکم گردد.»

او همچنین برخورد با «بی‌حجابی» را به معنای برخورد با بی‌قانونی و براندازی دانست. الله‌کرم از طرف جامعه هم درباره بی‌حجابی حکم داده و گفته بود «جامعه با پذیرش قانون مقابله با «بدحجابی» و «بی‌حجابی» ولو به شکل قهری و خشونت‌آمیز موافق بوده و این نوع برخورد موجب گسترش حجاب می‌دانند.»

حالا چهره‌ای که موافق برخورد قهری در موضوع حجاب است و سابقه‌ای مشعشع در تجمعات کف خیابان دارد، می‌خواهد کار تشکیلاتی و سیاسی به صورت کلاسیک آن انجام دهد؛ مشخص نیست الله‌کرم و رفقایش سعه صدر کافی برای کار سیاسی دارند یا به زودی کار سیاسی را رها می‌کنند و به دوران اوج خود در خیابان‌ها باز خواهند گشت.
۲۷۲۷