ایمان گودرزی؛ با انتقال گرت بیل ستاره سابق رئال مادرید به لس آنجلس اف سی، یکی دیگر از بازیکنان بزرگ دنیای فوتبال پا به فوتبال هالیوودی گذاشت. ام ال اس از زمان تأسیس خود در سال ۱۹۹۳ تعداد زیادی از مشهورترین چهره های فوتبالی را به خود دیده است. از چهره های بزرگ لیگ قهرمانان گرفته تا قهرمانان جام جهانی و چندین چهره افسانه ای، بازیکنان زیادی بودند که معمولا اواخر دوران حرفه ای خود را در آمریکای شمالی گذرانده اند، حضور این چهره های بزرگ دنیای فوتبال در ام ال اس جذابیت و مشروعیت خاصی به لیگ آمریکا اضافه کردند. به همین بهانه به بررسی ۱۰ انتقال جذاب ام ال اس میپردازیم؛
دیوید بکهام؛ مردی که همه چیز را تغییر داد
تصمیم آقای انگلیسی برای پیوستن به لس آنجلس گلکسی، فوتبال آمریکا را برای همیشه تغییر داد و پس از خرید باشگاه اینتر میامی خود را به یکی از چهره های کلیدی لیگ آمریکا تبدیل کرد. بکهام پس از پبیوستن به لس آنجلس گلکسی به یک چهره پول ساز و تبلیغاتی برای این باشگاه تبدیل شد و دو قهرمانی با این تیم به دست آورد، او هنوز هم یکی از چهره های کلیدی ام ال اس امروز است و با باشگاه داری در این لیگ به نماد قدرت لیگ آمریکا در عصر جدید به حساب میآید.
کارلوس والدراما؛ پر زرق و برق کلمبیایی
درست است که بکهام انقلاب عظیمی در لیگ آمریکا به وجود آورد اما او اولین ستاره این لیگ به حساب نمیآید. لقب اولین ستاره ام ال اس را می توان به والدراما، بازیکن معروف کلمبیایی داد، که هواداران او را به خاطر بازیسازیهای بی نظیرش به یاد میآورند. ال پایب از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ در ام ال اس حضور داشت و برای میامی فیوژن، تامپا بی موتینی و کلرادو راپیدز بازی کرد. بله، والدراما چندین سال را در کلرادوی سرد و برفی بازی کرده است! والدراما در اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ به اعتبار لیگ آمریکا افزود و در عین حال قلب کسانی را که سبک بازی پر زرق و برق او را دوست داشتند را تسخیر کرد.
تیری هانری؛ از لندن به نیویورک
لیگ آمریکا افتخار این را داشت که یکی از بهترین بازیکنان تاریخ لیگ برتر انگلیس را به خود ببیند. هانری که توسط نیویورکی ها به ردبولز آورده شده بود. جذابیت لیگ آمریکا را با بازی های چشم نوازش دو چندان کرد. ستاره سابق آرسنال برای خوش گذرانی به آمریکا نیامده بود و هر بازی را با ذهنیت فینال لیگ قهرمانان اروپا به میدان میرفت که ۵۲ گل زده او گواه این ادعا بود. همین دیدگاه باعث دو چندان شدن محبوبیت او در آمریکا شد. هانری در طول مدت زمان حضورش در ام ال اس همیشه سعی میکرد الگوی مناسبی برای ستارگان جوان این لیگ باشد و به حرفه ای ترین شکل ممکن همیشه از جوانان حمایت و تعریف میکرد و سطح جدیدی از حرفه ای بودن را به آمریکا آورد.
رابی کین؛ بهترین بازیکن تاریخ ام ال اس
به راحتی می توان ادعا کرد که رابی کین بهترین بازیکن تاریخ ام ال اس بوده است. کاپیتان سابق جمهوری ایرلند در ۱۶۵ بازی ۱۰۴ گل به ثمر رساند و سه قهرمانی به دست آورد. در یک کلام کین نشان داد که بهترین مهاجم تاریخ ام ال اس است. او در چهار فصل متوالی در تیم برتر فصل ام ال اس قرار گرفت و چهار بار نیز به عنوان بهترین بازیکن گلکسی انتخاب شد. کین ممکن است بزرگترین نام تاریخ ام ال اس نباشد، اما میتوان از او به عنوان موفقترین بازیکن تاریخ ام ال اس نام برد.
زلاتان ابراهیموویچ؛ بزرگتر از ام ال اس
شیر خودخواه سوئدی به زمان کمی برای نشان دادن خودش در ام ال اس نیاز داشت و در بازی معروف خود در ال ترافیکو افسانه خود را بنا کرد. درست است که زلاتان با گلکسی هیچ جامی نبرد اما به اندازهی کافی در تیتر خبرهای لیگ آمریکا قرار گرفت. ستاره سوئدی گلهای زیادی به ثمر رساند، خاطرات زیادی به وجود آورد و در نهایت با جملهی معروف ” خوش آمدید” به تیم رویایی خودش میلان برگشت.
داوید ویا؛ آغاز سه گانه نیویورکی
نیویورک اف سی با حضور در ام ال اس خیمه شب بازی بزرگی به راه انداخت. فرانک لمپارد، پیرلو و ویا! اما از بین این سه بازیکن لمپارد و پیرلو هیچ وقت به بازی در ام ال اس عادت نکردند و تنها ویا بود که خودش را مثل یک ستاره در لیگ آمریکا به نمایش گذاشت. ویا بعد از حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا به نیویورک اف سی آمد و در ۱۲۶ بازی ۸۰ گل به ثمر رساند.
وین رونی؛ یک تیر دو نشان
سخت است بگوییم چه کسی از دوران حضور رونی در ام ال اس سود بیشتری برده است: مهاجم، باشگاه یا خود لیگ. به نظر می رسد رونی پس از سال ها حضور در زیر ذره بین رسانه های انگلیسی، از این فرصت استفاده کرد تا تجربه جدیدی در دوران حرفه ای خود داشته باشد. رونی دوران حرفه ای خود در ام ال اس را با ۲۵ گل در ۵۲ بازی به پایان رساند. رونی فقط برای مربیگری یا استراحت در ایالات متحده نبود، قطعاً او در دوران حضور کوتاه مدتش تاثیر زیادی روی لیگ آمریکا بر جای گذاشت.
کاکا؛ تکنیک ناب در فلوریدا
زمانی که کاکا با اورلاندو سیتی به ام ال اس آمد، کمی از سرعت دوران اوج خود را از دست داده بود اما یک برزیلی هیچ وقت تکنیک خود را از دست نخواهد داد. او هنوز هم از لحاظ فنی یک سر و گردن از بازیکنان ام ال اس بالاتر بود. برنده توپ طلا، آواز قو را در فلوریدا اجرا کرد و در سه فصل حضور خود در ام ال اس ۲۵ گل به ثمر رساند و طرفداران لیگ آمریکا خوش شانس بودند که یکی از بزرگترین استعدادهای برزیل را در ایالت خود دیدند.
فرانک لمپارد؛ بدشانس و موثر
اگرچه دوران حضور او در ام ال اس هرگز طبق برنامه پیش نرفت، اما ورود لمپارد به نیویورک اتفاق بزرگی بود.
هافبک سابق چلسی به دلیل مصدومیت های پیاپی نتوانست عملکرد قابل توجهی در آمریکا داشته باشد، او در دو فصل فقط ۳۱ بازی برای نیویورکی ها به میدان رفت اما قدرت تمام کنندگی بی نظیر فرانکی باعث شد که او او در این ۳۱ بازی ۱۵ گل به ثمر برساند.
آندره آ پیرلو؛ تمام نشدنی
آخرین عضو سه گانه معروف نیویورک اف سی، پیرلوی ایتالیایی بود که مدت زمان حضورش در نیویورک بیشتر از ویا و لمپارد طول کشید. استاد ایتالیایی مسلماً با سرعت، آمادگی فیزیکی و شرایط ام ال اس مشکل داشت و نتوانست به خوبی خودش را در آمریکا نشان دهد. با این حال، او اولین بازیکن تاریخ ام ال اس بود که در اولین فصل حضورش در این باشگاه نامزد بهترین بازیکن سال فیفا شد و به همه نشان داد که همچنان شایستگی بازی در تیم های سطح اول اروپا را به جای پیوستن به لیگ آمریکا داشت.
بیشتر بخوانید:
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.