ریحانه اسکندری: در طول تاریخ ورزش، ورزشکاران زیادی بوده اند که به صورت اجاره ای برای پرچم کشوری غیر از کشور مادریشان به رقابت پرداختهاند. بعضی از آن ها موفق بودهاند و بعضی ها به سرنوشت خوبی دچار نشدهاند. چه در فوتبال و رشته های توپی، چه در کشتی و وزنه برداری همیشه بازار این اتفاقات داغ بوده. مخصوصا برای خیلی از کشورهای عربی.
با این که قطعا اهداف مالی در این ماجرا برای بازیکنان و ورزشکاران مورد اهمیت است اما نکته دیگری که که می تواند در این اتفاق دخیل باشد، گاهی زیاد بودن گزینه های ایده آل در یک کشور برای یک رشته ورزشی است که شرایط این اتفاق را فراهم می کند. مثل والیبالیست ها یا فوتبالیست های برزیلی که آن قدر سخت می توانند خودشان را به تیم های ملی این کشور برسانند که بعضا مهاجرت را ترجیح می دهند. ورزشکاری که در کشور خودش، به خاطر منابع انسانی فراوان درجه ۲ یا ۳ محسوب می شود، در کشور دیگری می تواند به یک بازیکن کلیدی و مهم تبدیل شود.
نکته دیگری که که می تواند در این ماجرا نقش داشته باشد، ظرفیت های ضعیف کشور مبدا است. ضعف های فنی برای یک رشته ورزشی در یک کشور باعث می شود یک ورزشکار حرفه ای، تمرین در شرایط ایده آل و تکنیکی را به ماندن در کشورش ترجیح دهد.
گاهی اوقات هم ورزشکاران در ماجراهای سیاسی دخیل می شوند و به بن بست های به خصوصی بر می خورند.
تبدیل شدن به یک ورزشکار اجاره ای اما، میتواند یه یک مسئله درام تبدیل شود.ورزشکاران زیادی بار ها با پیراهن و پرچم کشور دیگری، به مصاف هم تیمی سابق خود رفتند و گاهی باعث شکست های تلخ برای تیم وطنشان شدند. تک تک این اتفاقات در حافظه تاریخی ورزش ثبت شده و لحظات سخت و عجیبی را برای ورزشکار و مربیانش ایجاد کرده.
در سال های اخیر، کشورهایی مثل قطر و مخصوصا بحرین به این رویکرد نگاه جدی تری داشته اند. کشورهایی که منابع انسانی کمی در یک رشته خاص دارند، یا به هر دلیل تربیت نیروی آماده در آن حوزه برایشان هزینه و زمان زیادی در بر دارد، ترجیح می دهند روی بازیکن های دو تابعیتی و جذب آنها تمرکز کنند.
بازیکنانی که بعضا خوش نام و شناخته شده هستند می توانند مثل یک برند برای یک تیم کم ظرفیت عمل کنند و سطح آن تیم را بالاتر بیاورند. البته ماجرا به این جا ختم نمی شود. بعضی از منتقدان، مخصوصا کارشناسان ورزشی قطری، معقتد هستند استفاده از بازیکنان دو تابعیتی برای ورزش یک کشور خوب نیست. آن ها بر این عقیده هستند که استفاده از بازیکنان دو تابعیتی روحیه بازیکنان و ورزشکاران یک کشور را تضعیف می کند، بنابراین در آینده هم نمی توان روی پرورش نیروی انسانی مناسب برای ورزش حساب باز کرد.
این نکته خیلی هم دور از ذهن نیست، سالیان درازی است که قطریها در همه رشته های ورزشی شان با این سبک جلو می روند و انگار هیچ قصد و نیاز جدی برای کار کردن روی نیروی های داخلی خود ندارند.
با این که فدراسیون های جهانی رشته های ورزشی، مثل فیفا و.. قوانین سخت گیرانه ای را برای بازی بازیکنان دو تابعیتی ایجاد می کنند تا از زیاد شدن این پدیده تا حد امکان جلوگیری شود، اما باز هم قوانینی که در خود کشورها حاکم است گاهی کار را برای کشور مقصد آسان تر می کند.
از رشته های ورزشی که بیشتر از بقیه با مسائل ورزشکاران دو تابعیتی روبه رو بوده اند می توان به فوتبال، کشتی، وزنه برداری یا شطرنج اشاره کرد.
پدرو میگل پرتغالی، احمد فتحی منسی سودانی، کریم بوضیاف فرانسوی الجزایری، بسا الراوی عراقی… فقط تعدادی از بازیکنان دو تابعتی تیم ملی فوتبال قطر هستند. اگر به سابقه این تیم هم نگاهی بیندازیم باز هم نام های فراوان و شاخصی مثل مثل رودریگو تاباتا را خواهیم دید.
رودریگو باربوسا تاباتا هافبک برزیلی تیم ملی قطر بود. تاباتا که سابقه بازی در سانتوس، غازی عینتاباسپور، بشیکتاش، الریان و السد را دارد موفق به دریافت تابعیت قطر در اوت ۲۰۱۵ شد؛ به همین دلیل او قابلیت بازی در تیم ملی فوتبال قطر را نیز پیدا کرد. این در شرایطی بود که پیش از آن او سال ها برای تیم های باشگاهی در لیگ قطر بازی می کرد.
علی قربانی هم مهاجم تیم فوتبال استقلال خوزستان بود که در حال حاضر برای تیم ملی فوتبال جمهوری آذربایجان بازی میکند.
ماجراهای بامزه جاسم کرار عراقی و علاقه کی روش به او، حواشی ای که مبنی بر پیوستن او به تیم ملی ایران وجود داشت و صد البته هرگز اتفاق نیافتاد هم قطعا در یاد فوتبال دوستان هست.
حجت حقوردی نیز بازیکن فوتبال ایران بود که سابقه بازی در پست مدافع برای باشگاه فوتبال تراکتور در لیگ برتر خلیج فارس و تیم ملی امید را در کارنامه دارد. این بازیکن هم تابعیت آذربایجان را دریافت کرد و پس از آن برای این کشور پا به توپ شد. اولین بازی حق وردی برای تیم ملی آذربایجان مقابل تیم ملی پرتغال بود.
آن طرف تر در رشته شطرنج، علیرضا فیروزجا، استادبزرگ شطرنج از ماه ژوئیه ۲۰۲۱ با پرچم فرانسه در مسابقات بینالمللی شرکت کرد. شهریور ۱۳۹۸ بود که شایعاتی مبنی بر خروج علیرضا فیروزجا از ایران و گرفتن تابعیت فرانسه مطرح شد، تا این که در نهایت در دسامبر ۲۰۱۹ و پس از عدم اعزام تیم ملی ایران به مسابقات قهرمانی جهان او اعلام کرد که دیگر زیر نظر فدراسیون شطرنج ایران و با نام این کشور در مسابقات شرکت نمیکند. این در شرایطی بود که فیروزجا تا قبل از آن مطرح کرده بود علاقه ای به تغیر تابعیت خود ندارد.
۳ دی ۱۳۹۸ فدراسیون بینالمللی شطرنج بهطور رسمی پرچم ایران را از مقابل نام فیروزجا برداشت و به جای آن پرچم فدراسیون بینالمللی شطرنج را قرار داد؛ تا از آن پس او با نام فدراسیون جهانی در مسابقات شرکت کند.
در وزنه برداری، فارس ابراهیم الباخ علی رغم اصالت مصریش تابعیت قطر را دریافت کرده است. او موفق شده در غیاب بزرگانی مانند سهراب مرادی، کیانوش رستمی و تیان تائو چینی مدال های رنگارنگی را برای قطر به دست بیاورد.
جابر سالم هم، قهرمان بلغاری الاصل دسته سنگین وزن تیم ملی وزنه برداری قطر و حریف اصلی رضازاده بود. این ورزشکار هم در همان سال ها علی رغم اصالت بغارستانی خود، تابعیت قطر را گرفت و برای پرچم این کشور وزنه زد.
در کشتی، ماگومد ابراگیم اف، رشید قربان اف، جبرئیل شاپیف سه کشتی گیر داغستانی الاصلی بودند که برای ازبکستان دوبنده پوشیدند. دیوید مودزمانشویلی گرجستانی نایب قهرمان المپیک و نفر سوم جهان در وزن ۱۲۵ کیلوگرم نیز دیگر کشتیگیر دوتابیعتی ازبکستانیها بود.
گئورگی ساکانالیدزه کشتی گیر عنوان دار گرجستانی در ترکیب قطر، آدام باتیروف کشتی گیر روسی الاصل در ترکیب بحرین و مسلم اولویف و ماگمود موسی یف کشتی گیران روسی الاصل در ترکیب قرقیزستان به میادین مختلف ورزشی رفتند.
نورسلیم سانایفاز قزاقستان نیز یکی دیگر از کشتی گیران روسی الاصلی بوده که بازی برای کشور دیگر را ترجیح داده است.
نکته قابل توجه درباره کشتی گیران دو تابعیتی این است که تعداد زیادی از این دوبنده پوشان روسی الاصل هستند. یعنی درست از کشوری که صاحب کشتی است. قطعا دلایلی مثل رقابت بالا و سخت، موجبات دوتابعیتی شدن این ورزشکاران را فراهم کرده است.
خیلی از ورزشکارانی که نامشان برده شد، سالیان دراز است که بازنشسته شده اند، اما ماجراهای بازیکنان دو تابعیتی در حال حاضر بیشتر از قبل در حال اوج گیری است. اگر یک زمانی فقط قطری ها به انجام این کار معروف بودند، این روزهایی کشوری مثل چین هم پای خود را به عرصه داشتن ورزشکاران اجاره ای، علی رغم فراوانی نیروی انسانی گذاشته است.یا کشور بحرین که در همین مسابقات قهرمانی وزنه برداری آسیا گور میناسیان ارمنستانی را در اختیار داشت.ورزشکار شاخص در این رشته ورزشی که موفق شد دو مدال طلا برای بحرینی ها به ارمغان بیاورد.
موضوع این دسته از ورزشکاران و تاثیری که می توانند بر روی ورزش کشور مادری و مقصدی که تابعیتش را می گیرند بگذارند، قطعا پیچیده و قابل بررسی است. هر کدامشان با دلایل خاص خودشان این کار را می کنند و تاثیرات روانی و فنی مخصوص به خودشان را می گذارند. همان طور که سرنوشت هر کدامشان هم با دیگری متفاوت است.باید دید این تصمیم مبنی بر استفاده از ورزشکاران دو تابعیتی از سوی مسئولان ورزشی یک مملکت واقعا برای قهرمانی ورزش آن کشور موثر است یا این فقط یک پوشش بدنه ای و سطحی ساده است و قرار نیست چیزی در درون تغیر پیدا کند؟ از همه مهم تر، باید دید کشور هایی که مدام در حال از دست دادن نیروهای انسانی خودشان هستند، چه کمبود و ضعف هایی داشته اند، یا از فراهم کردن چه شرایطی غافل بوده اند که ورزشکارنشان بازی برای یک پرچم دیگر را ترجیح داده اند. تصمیمات این چنینی از سوی ورزشکاران قطعا کار ساده ای نیست و قطعا دلایل بزرگی پشت چنین انتخاب هایی وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
۲۵۱۲۵۴
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.