به گزارش روزگار پرس به نقل از تایماز نیوز، فضای مجازی به دلیل برخورداری از ویژگیهایی همچون حضور اکثر آحاد جامعه به صورت فعال در آن و دشواریها و پیچیدگیهای نظارتی، بیش از حوزههای دیگر به عرصه جنگ نرم بدل شده و تلاشی سازمان یافته به منظور استحاله هویتی جامعه ایرانی و نظام اسلامی به صورت گسترده آغازشده که از شتاب فزایندهای نیز برخوردار است. استحالهای که بدخواهان این مرزوبوم به دنبال آن هستند، به منظور تغییر و تحول در اخلاق عمومی و سبک زندگی ایرانی اسلامی، ارزشهای دینی، اخلاقی، اعتقادی وانقلابی هدفگذاری شده و یکی ازعرصههایی که بهشدت در آن فعال هستند، ساحت فضای مجازی است.
با این وصف باید بگوییم فناوریهای نوین تغییرات بنیادین در سبک زندگی و فرهنگ جوامع مختلف ایجاد میکنند. این شبکهها میتوانند بر ادبیات افراد جامعه تأثیر بگذارند، پوشش آنها و همچنین روابط با جنس مخالف را دگرگون کنند. کاربران این فناوریها از آنها برای بیان رویدادهای زندگی خود، خاطرات، موقعیت اجتماعی و مانند اینها استفاده میکنند و یا از طریق به اشتراک گذاشتن افکار و عقایدشان با دیگران به گفتگو میپردازند و بدین ترتیب احساسات گوناگون خود را بهگونهای تخلیه میکنند. خیلی از تغییرات سبک زندگی در خلال همین کنشگریها رخ میدهند.
جهان امروزی در احاطه رسانه و فضای مجازی است
در جهانی که افراد از هر سو در احاطه رسانه و محتوای آن قرار دارند، تأثیرات گوناگون این فضا بر زندگی و سبکهای زیستن غیرقابل انکار است، لازم است بدانیم وقتی از رسانه سخن میگوییم در واقع از هر آنچه پیام و معنایی را از فرستندهای به گیرندهای منتقل میکند. سبک زندگی امروز از اهمیت بالایی برخوردار است. در فرهنگ لغت شیوه زندگی یا سبک زیستن بهصورت منعکسکننده گرایشها و ارزشهای یک فرد یا گروه تعریف میشود. سبکهای زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در برمیگیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهیها، همه و همه تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند.
در این میان بد نیست اشارهای به نظرات اندیشمندان مکتب فرانکفورت داشته باشیم که رسانه را مهمترین ابزار صنعت فرهنگ میدانند. شاید این اعتقاد آدورنو و هورکهایمر که رسانه در تلاش برای یکپارچه کردن آگاهی افراد بهوسیله ارتباطات هدایت شده هستند و اینکه این دو معتقد بودند رسانهها تمایل به ایجاد وحدت فکری افراد جامعه در مسائل سطحی دارند، تلنگری به همین نقش رسانه در تأثیر جدی بر سبک زندگی و جهانبینی مخاطبان باشد.
امروز دیگر مردم سرکوب نمیشوند بلکه سرگرم میشوند. این موضوع تا جایی جلو رفته است که نیل پستمن جامعهشناس آمریکایی، رسانههای جمعی را باعث تخریب فرهنگ، اخلاق، روابط اجتماعی و کانون خانواده و بهطورکلی انهدام بشریت دانسته است. این تلنگرها و ابراز نگرانی از میزان تأثیر رسانهها بر افکار عمومی مخاطبان همان چیزی است که زنگ خطر ضرورت صیانت از سبک زندگی ملل مختلف را به صدا درآورده و امروز شاهدیم کشورهای گوناگون در این زمینه دغدغه دارند.
در همین رابطه تمام هجمه دشمن برای از بین بردن سبک زندگی ایرانی اسلامی را در راهاندازی شبکههای متعدد فارسی زبان آنهم در حوزه سرگرمی باید دید و این سؤال جدی است که چرا این میزان سرمایهگذاری برای ارائه محتوا توسط این رسانهها به مخاطبان ایرانی در حال انجام است؟ آیا به این موضوع دقت کردهایم که بیشتر این محتواها در حوزههای سرگرمی و با جذابیت بالا به مخاطب ایرانی میرسد؟ ما برای این منظور چه برنامهریزی و برنامهسازی کردهایم؟
تعریف فضای مجازی
فضای مجازی بهدلیل برخورداری از ویژگیهایی همچون حضور اکثر آحاد جامعه به صورت فعال در آن و دشواریها و پیچیدگیهای نظارتی، بیش از حوزههای دیگر به عرصه جنگ نرم بدل شده و تلاشی سازمان یافته به منظور استحاله هویتی جامعه ایرانی و نظام اسلامی به صورت گسترده آغازشده که از شتاب فزاینده ای نیز برخوردار است. با اینکه دنیای غرب به صراحت اعلام کرده به دنبال ایجاد تغییرات مدنظر خود در ایران هستند و بارها اذعان کردهاند که منظور آنها از تغییر در جامعه ایرانی، عمدتا در فرهنگ و سبک زندگی است، ولی درعین حال برخی جریانات داخلی، با تجاهل و تغافل از کنار این خطر جدی به بهانه «جریان آزاد اطلاعات» میگذرند.
این در حالی است که عرصه فضای مجازی در کشورهای غربی به اصطلاح مدرن و در رژیم های متروپل سرمایهداری نئولیبرال هم کاملاً کنترل میشود و زمانی که احساس کنند منافع و امنیت آنها از این ناحیه تهدید میشود یا هنگامی که ببینند ملاحظات امنیتی نظامیشان از طریق انتشار اطلاعات یا حضور بیگانگان در این فضا با چالش مواجه میگردد، در کنترل و حتی مسدود کردن دسترسیها لحظهای تردید نمیکنند.
نمونه بارز نظارت بر فضای مجازی در آمریکا را میتوان درحرکت اخیر شرکت گوگل در ایجاد محدودیت برای دسترسی به وب سایتهای متعلق به روسیه مشاهده کرد که با توجه به تهدیدی که نهادهای امنیتی این کشور از این ناحیه ارزیابی کردهاند، قرار گرفتن سایتهای خبری روسیه در صدر جستجوهای اینترنتی تغییریافته است. این مورد و صدها و هزارها نمونه دیگر ازاین دست نشان می دهد که مدعیان آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات، علیرغم شعارهای کذبی که در این خصوص سر میدهند، بیشترین و سخت گیرانه ترین نظارت ها را بر فضای مجازی اعمال میکنند.
به نظر میرسد جریان نئولیبرال داخلی با کتمان این حقایق و در خوش بینانهترین حالت، با جهل نسبت به این واقعیتها، اکاذیب امپریالیسم را جدی گرفته و به گونهای عمل میکند که گویی نباید هیچ گونه نظارت و مدیریتی در فضای مجازی صورت گیرد. فرافکنی در خصوص مدیریت، سامانهسازی و تمرکز بر این فضا به منظور فراهم کردن دسترسی به هر محتوای مسمومی تحت عنوان جریان آزاد اطلاعات، اساساً امری غیرممکن و محال است چراکه ذات هر سیستمی با مقوله «نظارت» ممزوج است. اما نکته مهم آن است که شعار «جریان آزاد اطلاعات»، یک شعار بیپایه و اساس و موهوم است که برای پنهان کردن یک رسوایی بزرگ در بوق و کرنا میشود.
حقیقت بزرگی که سروصدای زیادی برای مخفی کردن آن برپاشده، به این مفهوم است که شعار «جریان آزاد اطلاعات» نوعی کنترل و مدیریت جریان متکثری است از آنچه نظام جهانی برای القای آن به سراسر دنیا میکوشد. به بیان دیگر، ارزشهایی که مطلوب نظام سلطه هستند، در این قالب جذاب و فریبنده ترویج میشوند، در صورتیکه ورای آنچه دیده میشود، جریانی کاملاً کنترل شده و تقریباً یک سویه به نفع نئولیبرالیسم جهانی در حال مدیریت فضای مجازی است. بنابراین، برای بهره بردن از ظرفیتها و فرصتها و خنثی کردن تهدیدات و آسیبهای فضای مجازی ضروری است که به مقوله نظارت بر این فضا به جد توجه شده و ضمن پرهیز از خوش خیالی و ساده انگاری، به سمت بومیسازی در این حوزه که امکان دفع تهدیدات و تقویت رصد و پالایش را مضاعف میکند، حرکت کنیم.
نظارت بر فضای مجازی
در چنین فضایی، یقیناً باید کنترلهای دقیق و موشکافانهای وجود داشته باشد که صدالبته به معنای محدود کردن آزادی نیست، بلکه تحقق این امر به مفهوم حفظ حریم و مرزهای آزادی است. وقتی آزادی، نامشروط و نامحدود فرض شود، باید فاتحه آزادی را خواند، چراکه در غیر این صورت، تجاوز و ناامنی شکل خواهد گرفت و چنانچه افراد یک جامعه بخواهند تحت عنوان آزادی، هر اقدامی انجام دهند و هر کلامی را بر زبان برانند، نقطه مقابل آن در ناامنی فیزیکی و اخلاقی سر برمی آورد. پس آزادی، ذاتاً امری است که نمیتواند و نباید نامحدود باشد و رمز تحقق آن، در تعیین حد و حدودها نهفته است. این امر به طریق اولی در فضای مجازی کاملا صدق میکند و به جهت تضمین جریان سالم اطلاعات در این فضا، یقیناً باید با یک مرکز تصمیمگیری واحد (و نه پراکنده کاری)، با مجهز شدن به ابزارهای مدرن و به روز، عنان امور را به دست گرفته و هوشمندانه بر این فضای حساس، نظارت کند.
اگر بپذیریم که مثلاً در سیستمهای ارگانیک و بیولوژیک یک مرکزیت تصمیمگیرنده و ساختار هوشمند، تهدیدات را رصد و نظارت کرده، بین فاکتورهای خودی و غیرخودی مرز تعیین میکند، عناصری که باعث تخریب میشوند را دفع و عواملی که موجب تقویت می پشوند را جذب میکند، بنابراین تردیدی باقی نمیماند که در ساحت سرنوشتسازی مثل فضای مجازی، نیاز به پایش و نظارت به منظور دفع تهدیدات، خطرات و چالشها، امری ضروری و حیاتی به شمار میآید. از طرفی، کنترل هوشمند فضای مجازی نیازمند «برنامهریزی»، «انگیزه»، «اراده»، «طرح» و مدیریتی است که در کنار اجازه دادن به رویش تفکر و رشد اندیشه، درعینحال، در مقابل تهمت، شایعه، هتاکی، ترویج ابتذال و انحطاط، خدشهدار کردن ارزشها، آرمانها و استحاله هویتی بایستد.
این وظیفه در حال حاضر و به حکم رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر عهده «شورای عالی فضای مجازی» است و این شورا «به عنوان نقطه کانونی مواجهه هوشمندانه و مقتدرانه با تحولات پرشتاب این عرصه، برای استفاده از فرصتها و ظرفیتها و مقابله با آسیبها و تهدیدات آن شناخته شده است. وظیفه اصلی این تشکیلات سیاستگذاری، مدیریت کلان و برنامهریزی و تصمیمگیری های لازم و بههنگام و همچنین نظارت و رصد کارآمد و روزآمد در این عرصه است؛ لذا لازم است با توجه به تحولات سریع و پیچیده در این میدان ازیک طرف و نیازهای واقعی و متراکم کشور از طرف دیگر، خود را برای انجام رسالتی سنگین آماده کند».
خانواده و فضای مجازی
دشمنان ایران امروز نهاد مقدس خانواده را مورد هدف قرار داده و برخی تولیدات رسانهای، یکی از مهمترین ابزار دشمن علیه خانوادههاست. در عصر رسانه و تولد زیستبومهای جدید در جهان، خانواده بهعنوان نخستین و مهمترین نهاد اجتماعی اگر فاقد تعریف و شناخت دقیق از این دگرگونی زیستی باشد، دچار تغییرات جدی در نقش و کارکرد خود خواهد شد. همین اهمیت باعث شده است تأکیدات مقام معظم رهبری بر این باشد که مقابله با برنامه دشمن علیه خانواده، بهترین کار برای حفظ انقلاب اسلامی است.
رسانهها همانطور که همواره گفته شده بسان تیغی دو دم هستند که میتوانند مقوم فرهنگ باشند یا مخرب آن، ذائقه سازی، یکی از کارکردهایی است که رسانه در قالب صنعت سرگرمی آن را پیگیری میکند. اینکه چه سبک یا مدلی یا کسانی یا مصرفی را میپسندیم و لایک میکنیم، محور فهم و لو رفتن ذائقه ما است که به دلیل نگاه مصرفی حاکم بر سبک زندگی مردم و عدم دقت در فعالیت مجازی بهراحتی تعیین و تثبیت میشود. رسانهها توانایی ساختن عادت و از بین بردن عادتهای پیشین مخاطبان را دارند، البته که تأثیر بر ترک عادات اشتباه کارکرد مثبت رسانه محسوب میشود و حتی خلق عادت همسو با فرهنگ غالب جوامع نیز هم. اما آنچه باید مورد توجه باشد خلق عادات جدید غیرهمسو است؛ عاداتی که میتواند جامع را از فرهنگ و اصالت تهی کند.
گرایش رسانهها به حوزه سرگرمی دلایل مختلفی دارد و در همین زمینه مدیران رسانه بهدرستی میدانند بیشترین تغییرات سبک زندگی انسانها در بخش سرگرمی رخ میدهد؛ چراکه در این حالت مخاطب دروازهبانی ذهنی ندارد و خود را در برابر رسانه رها کرده است. و چه جایی بهتر از اینکه فرد با آغوشی باز رسانه و محتوایش را پذیرا باشد. در حال حاضر اکثر تأثیرات رسانه بر سبک زندگی بهصورت خزنده، آرام و تدریجی رخ میدهد تا جایی که بعد از وقوع و تعمیق تغییرات متوجه آنها میشویم و در این زمینه باید بگویم که روشهایی در رسانهها وجود دارند که باعث میشوند باور ما دستخوش تغییر گردد، یعنی از آنچه که تا دیروز از نظر ما قبیح بود، اکنون جانانه دفاع میکنیم.
در این رابطه باید به روش «عقاید اکثریت» که گاها از سوی رسانهها برای تعمیق تغییرات سبک زندگی مورد استفاده قرار میگیرد، اشاره کرد. در این روش مخاطب به این نتیجه میرسد که همه مردم در حال انجام یک کار هستند، یعنی رسانه به مخاطب القاء میکند که همه این کار را انجام میدهند و نادرست نیست و اگر تو انجام ندهی در واقع از امری همگانی دور افتادهای. کاری که برخی تولیدات رسانهای با فرهنگ میکنند همینگونه است. بعد هم زمانی به خودمان می آییم که بدون اینکه متوجه باشیم به قدری تاثیر گرفتهایم که دیگر مجالی برای تغییر باقی نخواهد ماند. مخاطبان نباید جملاتی مانند همه اینطور لباس میپوشند، همه اینطور حرف میزنند، همه اینطور رفتار میکنند و … «همه اینطور هستند»ها را باور کنند. گاهی همه اینطور هستندها ساخته میشوند برای اینکه ما باور کنیم در اقلیت قرار گرفتهایم و مجبور به تبعیت شویم. ترفند «تکرار» یکی دیگر از روشهایی است که رسانهها برای از بین بردن قبح یک موضوع نادرست و عادیسازی آن به کار میگیرند. این روانسازی تا جایی پیش میرود که مخاطب از نقش منفی داستان یک قهرمان میسازد و کار او را تحسین میکند یا امری را به جهت تکرار فراوان در انواع رسانهها عادی قلمداد میکند و دیگر بد نمیداند.
حالا ما باید این سؤال را از خود بپرسیم که آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهایم که چطور فرهنگ جامعه تغییر میکند و ما آن را میپذیریم و در برابر آن هیچ مقاومتی نمیکنیم؟ و چه میزان از این تغییرات خودخواسته و چه میزان متأثر از محتوای انواع رسانهها هستند؟ و آیا اگر فرهنگی تغییر کرد امکان بازگشت به روال قبلی وجود دارد؟ همانطور که میدانیم یکی از سؤالات مهم سواد رسانهای این است که این محتوای رسانهای چه سبک زندگی یا ارزشی را خلق کرده یا از بین میبرد. این یعنی مخاطبان باید به این موضوع دقت داشته باشند که هر محتوایی دارای فرهنگ و نگاه خاص خود است و اینکه ما کجای این معادله ایستادهایم.
سخن پایانی
امروزه و در فضای مجازی که بخشی از زندگی ما شده باید هوشیارانه عمل کنیم. امروز جنگ، جنگ رسانههاست. جنگ فقط خوردن خمپاره روی خانههایمان نیست. از خانههایمان مهمتر، باورهایمان است که باید مراقب باشیم بمباران نشوند. تلفات این بمباران متأسفانه در گذر زمان قابل مشاهده است و لحظهای نیست که بهسرعت قابل جبران باشد و حتی قابل پیشگیری. اینجاست که باید دوگانه رسانه و مخاطب را مورد توجه قرار دهیم. مخاطبان باید بدانند همانگونه که رسانه کارکردهای فراوان و مثبتی در شئون مختلف جوامع بشر دارند، میتوانند بهشدت سه مسئله «میانمایگی»، «بیمایگی» و «سطحی بودن» را هم ترویج کنند و بهعنوان یک روش و سبک زندگی مطرح کنند. امروزه مهارتافزایی در زمینه سواد رسانهای، هوش دیجیتال و مهارتهای زیست در دنیای دیجیتال از اهمیت بالایی برخوردار است و غفلت از این آموزهها به تغییرات فرهنگی متأثر از رسانهها سرعت بیشتری میبخشد.
سبک زندگی و مکانیسمهای حاکم بر شکلگیری و حفظ آن بهواسطه پیدایش ورود فناوری نوین ارتباطی یعنی اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی در حال دگرگونی است. این دگرگونی به این معنا است که این فناوریها قادرند نقش بسزایی را در تغییر شیوه و سبک زندگی ایفا کنند. بیتردید، یکی از الزامات، درک تحولات ایجاد شده در سبک زندگی که ناشی از گسترش سایتهای شبکههای اجتماعی و استقبال روزافزون از آنهاست، تحلیل تأثیر شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی است. با این وصف باید بگوییم فناوریهای نوین تغییرات بنیادین در سبک زندگی و فرهنگ جوامع مختلف ایجاد میکنند. این شبکههای میتوانند بر ادبیات افراد جامعه تأثیر بگذارند، پوشش آنها و همچنین روابط با جنس مخالف را دگرگون کنند.
کاربران این فناوریها از آنها برای بیان رویدادهای زندگی خود، خاطرات، موقعیت اجتماعی و مانند اینها استفاده میکنند و یا از طریق به اشتراک گذاشتن افکار و عقایدشان با دیگران به گفتگو میپردازند و بدین ترتیب احساسات گوناگون خود را بهگونهای تخلیه میکنند. آنچه میتواند ما را از این مرحله تا حدی با سلامت عبور دهد توجه به مهارتافزایی در زمینه سواد رسانهای، هوش دیجیتال و مهارتهای زیست در دنیای دیجیتال است. غفلت از این آموزهها قاعدتا به تغییرات فرهنگی متأثر از رسانهها سرعت بیشتری میبخشد.
- نویسنده : مهران محمدی، عضو جهاددانشگاهی و فعال رسانهای
- منبع خبر : – خدری، محمود,۱۳۹۸. آسیب های تربیتی فضای مجازی بر خانواده و فرزندان،چهارمین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین درحوزه علوم تربیتی و روانشناسی و مطالعات اجتماعی ایران،تهران – دهقان زاده، نادیا و مهدی نژاد گرجی، گلین. ۱۴۰۰. فضای خانواده، شادکامی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان و اعتیاد به شبکه های مجازی،هشتمین کنگره انجمن روانشناسی ایران،تهران – رضوانی، امین و پریش، فریدون. ۱۴۰۰. مروری بر آسیب های فضای مجازی، اینترنت و شبکه های اجتماعی بر روابط خانواده ها در پژوهش های خارج از کشور – سروش، محمد و عباسی پیرسرایی، مهدی و هویدامژدهی، علی. ۱۴۰۰. تاثیر و آسیب های فضای مجازی بر خانواده ایرانی،هشتمین کنفرانس ملی دستاوردهای نوین و به روز در علوم مهندسی و فناوری های جدید،رشت – سهراب زاده، مهران و خداکرمیان گیلان، ندا و حسن پور، صغری. ۱۳۹۷. تاثیر فضای مجازی بر آسیب های خانواده،اولین کنفرانس فرصت ها و تهدیدهای فضای مجازی و شبکه های اجتماعی،کرمانشاه – شیوندی چلیچه، کامران و رمضی، فریدون. ۱۳۹۹. آسیب شناسی فضای مجازی و خانواده؛ تهدیدها و چالش ها،هشتمین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی،مطالعات اجتماعی و فرهنگی،تهران – کرمی، سارا. ۱۴۰۰. بررسی آسیب شناختی فضای مجازی برای دانش آموزان و نقش مدیریتی خانواده بر استفاده از فضای مجازی (مطالعه موردی مدارس سما شهر بندرعباس)،سومین همایش ملی تحقیقات میان رشته ای در مدیریت و علوم انسانی،تهران – مرادی، جعفر. ۱۴۰۰. روحانیت و گسترهی فضای مجازی و اینترنت در شکاف میان خانواده (آسیب شناسی، راهکارها)،نهمین کنفرانس بین المللی دستاوردهای نوین پژوهشی در فقه، حقوق و علوم انسانی،تهران – مسعودی، امیدعلی. ۱۴۰۰. آسیب شناسی فضای مجازی و تحولات ارتباطی خانواده درایران،اولین همایش ملی مسائل و چالش های اجتماعی و فرهنگی”خانواده مسلمان ایرانی”،بیرجند – نقش، سیمین و غیائی اصفهانی، امید و میرزایی، سحر. ۱۳۹۸. رابطه بین رسانه ها و فضای مجازی با فرهنگ خانواده کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان،دومین همایش ملی سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار،قم – نورپور، بهنام. ۱۴۰۰. تاثیر فضای مجازی و استفاده بیرویه بر جوانان و خانواده،اولین کنفرانس ملی مطالعات کاربردی در فرآیندهای تعلیم و تربیت،بندرعباس – نوری، علی و کلیائی، فاطمه. ۱۴۰۰. بررسی تاثیر فضای مجازی بر تحکیم و هویت خانواده سالم،پنجمین کنفرانس بین المللی مطالعات جهانی در علوم تربیتی، روانشناسی و مشاوره،تهران