گروه سیاسی: دلیل سکوت محمود احمدی نژاد چیست؟ رئیس جمهوری دولت‌های نهم و دهم که بعد از پایان ریاست جمهوری‌اش، نه تنها ۸ سال در برابر دولت‌های بعد از خودش مواضع تندی گرفت بلکه این مواضع آتشین را علیه حاکمیت و نظام نیز ادامه داد، سیاستمداری که در همه این سال‌ها دغدغه‌هایش تنها به اظهار نظرهای سیاسی ختم نشد تا جایی که حتی نقطه نظراتش را در نامه‌ای خطاب به آنجلینا جولی بازیگر سینمای هالیوود نیز نوشت. با این

حال نکته قابل توجه رویکرد احمدی نژاد در یک سال گذشته و پس از روی کارآمدن دولت سیزدهم قابل تامل است؛ از یک طرف آخرین پست اینستاگرام او ، متعلق به ۱۴ فرودین ماه سال گذشته به مناسبت روز قلم است و این صفحه رسمی از یک سال گذشته تا به امروز به روزرسانی نشده، و از طرف دیگر بررسی توئیتر او نیز همین موضوع را تائید می‌کند. آیا دوری او از حواشی و جنجال‌ها از جمله جنجال در شبکه‌های اجتماعی، نشان دهنده چرخش نرم

احمدی نژاد است؟ این در حالی است که برخی از منتقدان او معتقدند سکوت یا بی‌حاشیه بودن او در چند ماه اخیر، بی‌ارتباط به نزدیک شدن به انتخاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست. غیبت و سکوت محمود احمدی نژاد را با عبدالرضا داوری که در دوران ریاست جمهوری او یکی از نزدیکان و مشاور رسانه‌ای دولت بود، مطرح کردیم این گفت و گو از نظرتان می گذرد:

چند ماهی است که محمود احمدی نژاد در فضای واقعی و مجازی بسیار کم‌تر حاشیه‌سازی می‌کند. حتی آخرین پست صفحه اینستاگرام‌ او نیز مربوط به ۱۴ تیر ماه سال گذشته است و توئیتر وی هم تقریباً از همان زمان به روز نشده است. در حالی که تا پیش از این تاریخ تقریباً روال فعالیت‌ ایشان در اینستاگرام و توئیتر روزانه و هدفمند بود. آیا این موضوع و عدم فعالیت‌شان دلیل خاصی دارد؟

اینستاگرام و توئیتر فارسی آقای احمدی نژاد دست تیمی بود که ازایشان جدا شدند، بنابراین فکر می‌کنم او دیگر به اکانت هایش دسترسی ندارد. البته به نظرم به توئیتر انگلیسی‌اش دسترسی دارند. به هر حال اگر گروه‌هایی را که باایشان در تلگرام و واتس آپ مرتبط هستند، دنبال کنید، یک تیمی سال گذشته در حوزه رسانه‌ای با او کار می‌کردند که حالا بنا به اختلافاتی که در بحث ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری پیش آمد، ازایشان جدا شدند. به همین

دلیل فکر می‌کنم دسترسی آن‌ها به گونه‌ای بود که دیگر امکان دسترسی به آقای احمدی نژاد ندادند و اینستاگرام و توئیتر فارسی‌ ایشان هم از همان تاریخی که اشاره کردید دیگر به روز نشده است.

با روحیه‌ای که از او سراغ داریم به نظر نمی‌آید که عدم فعالیتش در اینستاگرام تنها به دلیل عدم دسترسی به اکانتش باشد. نظر شما چیست؟
البته من دلیل فنی‌اش را عرض کردم. بالاخره آقای احمدی نژاد اگر بخواهد محتوایی را تولید و توزیع کند و موضع‌گیری داشته باشد، مسیرهای زیادی برای دسترسی از جمله کانال تلگرامی دولت بهار دارد، بالاخره با برخی از رسانه ها ایشان مرتبط هستند و می‌توانند مسائل‌شان را مطرح کنند. الان ‌ایشان پلنی(برنامه) ندارد. ‌ایشان به نوعی در کلان پروژه‌هایی که دارند، همراهی‌هایی با دولت آقای رئیسی دارند. به هر حال بخش مهمی از بدنه دولت آقای

رئیسی، نیروهایی هستند که در دولت آقای احمدی نژاد چه در سطح مدیر ارشد و چه در سطح مدیر میانی فعالیت می کردند. شما رزومه تک تک مدیران آقای رئیسی را ببینید اغلب در دولت نهم و دهم وزیر یا معاون وزیر و مدیر بودند؛ مثل آقای محرابیان، آقای غضنفری، آقای فاطمی‌امین، آقای رستم قاسمی یا آقای اوجی؛ این‌ها در سطوح مختلف دولت‌های آقای احمدی نژاد مسئولیت داشتند. همین آقای زاهدی وفا را که می‌خواهند برای وزارت رفاه

معرفی کنند سابقه معاونت وزارت اقتصاد و دارایی در دولت احمدی نژاد دارد؛ می‌خواهم بگویم شاید حدود ۸۰ درصد از بدنه دولت آقای رئیسی، کسانی هستند که سابقه اجرایی‌شان در دولت آقای احمدی نژاد شکل گرفته است.

 احمدی نژاد می خواهد یلتسین ایران شود / سکوت سیاسی اخیر او برای حذف نشدن از مجمع تشخیص است

بیشتر بخوانید:

نکته‌ای که در این بحث وجود دارد این که مواضع آقای احمدی نژاد در چند سال گذشته با دوران ریاست جمهوری‌ ایشان بسیار متفاوت بود. همین هم باعث شد بسیاری از افرادی که در دولت‌های نهم و دهم، به او نزدیک بودند نسبت به او موضع گرفتند و حتی منتقدش هستند؟

انتقادها را باید بیشتر در سطح اظهار نظر سیاسی ببینید. من وقتی به لحاظ راهبردی به موضوع نظر می کنم، منظورم المان‌هایی است که موتور محرکه یک جریان سیاسی یا یک شخصیت سیاسی است. آقای احمدی نژاد به لحاظ راهبردی چه تفاوتی با آقای سعید جلیلی دارد؟ ممکن است حالا در چند موضوع اختلاف نظر سیاسی داشته باشند مگر آقای خاتمی و مهندس موسوی این اختلافات را ندارند؟ نحوه سیاست ورزی آقای خاتمی را ببینید با نحوه

سیاست ورزی آقای مهندس موسوی؛ اما در راهبردها با یکدیگر همسو هستند یعنی آن تعاریفی که از سیاست ورزی دارند ممکن است در تاکتیک، روش و منش متفاوت باشد. من اعتقاد دارم که آقای احمدی نژاد از جریان اصلی دولت آقای رئیسی اصلاً فاصله ندارد اما شاید ‌علاقه‌مند بوده آقای نیکزاد وزیر مسکن شود یا اگر ایشان بود آقای رستم قاسمی را در وزارت مسکن به کار نمی‌گر فت در وزارت نفت از او استفاده می‌کرد. یا حتی در موضوع نسبت‌هایی که بدنه دولت آقای رئیسی با نهادهای اصلی نظام دارند، باید این را بر اساس آنچه که آقای احمدی نژاد خودش در دولت بود ببینیم. ایشان زمانی که در دولت بود، می‌رفت و دست مقام معظم رهبری را می‌بوسید و می‌گفت ما آمده‌ایم که سپر ولایت باشیم. منظورم این است که مواضع در قدرتشان کاملاً مشابه همین مواضع در قدرت آقای رئیسی است.

یعنی به نظر شما دولت سیزدهم، دولت مطلوب محمود احمدی نژاد است؟
به نظر من دولت سیزدهم، دولت سوم آقای احمدی نژاد است ولی بسیار ناکارآمدتر. یعنی اگرایشان هم می‌خواستند دولت تشکیل دهند تقریباً استخوان‌بندی دولت‌ایشان همین بود با این تفاوت که آقای احمدی نژاد از بخشداری در ماکو تا شهرداری و استانداری و بعد هم ریاست جمهوری، تجربه کار اجرایی دارد و در حوزه اجرایی آقای احمدی نژاد پخته‌تر از آقای رئیسی است. من یکی از اصلی‌ترین دلایل ناکارآمدی دولت آقای رئیسی را ناآشنایی‌ ایشان

با مسائل اجرایی می‌دانم. ‌ایشان یک جمع‌کننده نیستند. آقای احمدی نژاد جمع‌کننده بود فارغ از همه اختلافات سیاسی که می‌توان باایشان داشته یا نداشته باشید.

پس از نظر شما علت سکوت آقای احمدی نژاد در حال حاضر چه می تواند باشد؟

ببینید حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام برای آقای احمدی نژاد، بسیار اهمیت دارد. چرا؟ چون یک نهاد رسمی حاکمیتی است و حضور در این مجمع چندین امکان برای‌ایشان ایجاد می‌کند. اولین امکان دسترسی‌های خبری و اطلاعاتی از درون حاکمیت است. یعنی شما وقتی وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌شوی به هر حال به عنوان عضو مجمع انبوهی از گزارش‌های دستگاه‌های اجرایی درمورد وضعیت کشور را در اختیارخواهید داشت.

در جلسات تخصصی کمیسیون‌ها با مدیران کشور، وزرا، رئیس جمهوری و معاونینش نشست و برخاست می‌کنید و از وضعیت اداره کشور و سیاست‌های دولت مطلع می‌شوید. پس بنابراین آقای احمدی نژاد برای این که بتواند خودش را به روز نگه دارد که در کشور چه می‌گذرد، برایش بسیار مهم است که مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشته باشد.

نکته دوم که برای‌ایشان اهمیت دارد در واقع این است که شما وقتی به عنوان یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که منصوب مقام معظم رهبری است، فعالیت می‌کنید، حاشیه امن برای شما ایجاد می‌شود. در این فضا، فرصت‌هایی در اختیارتان قرار داده می‌شود. می‌توانید از این عنوان برای خیلی از سخنرانی‌ها و برنامه‌هایتان استفاده کنید و به آن‌ها مشروعیت بدهید. الان فرض کنید هیات امنای یک مسجد می‌خواهد آقای احمدی نژاد را دعوت

کند؛ با چه عنوانی دعوت می‌کنند؟ می‌گویند ما عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را که منصوب رهبری است دعوت می‌کنیم. این می‌تواند برای‌ آقای احمدی نژاد فرصت ساز باشد.
یک نکته سومی هم وجود دارد، چون آقای احمدی نژاد معتقد است فروپاشی جمهوری اسلامی نزدیک است، در سخنرانی‌های متعدد به خصوص سال گذشته در بخشی که انتخابات را تحریم کردند این را دیدید . ایشان یکی از

نقش‌هایی که برای آینده خودشان متصور هستند نقش «یلتسین» است. یعنی آن چیزی که در ذهنشان است تحت عنوان فروپاشی جمهوری اسلامی، بتواند در آن لحظه تاریخی در نقش یلتسین ظاهر شود و کل قدرت را به صورت یکجا تصاحب کند. برای اینکه یلتسین باشد باید یک پایی در حاکمیت هم داشته باشد. چون یلتسین در سال ۱۹۹۱ عضو حزب کمونیست شوروی و رئیس حزب کمونیست روسیه بود. بنابراین برای آقای احمدی نژاد که می‌خواهد از

خودش تصویر یلتسین ارائه بدهد باید رابطه نقطه چینی با حاکمیت داشته باشد.

در واقع‌ایشان در شرایط فعلی دارند محافظه کارانه رفتار می‌کنند تا مشروعیت خودشان را از دست ندهند. درست است؟
ایشان تجربه آقای خاتمی و بازرگان را دارد. می‌داند که این‌ها هرچند پایی در حاکمیت ندارند ولی دارای نفوذ اجتماعی هستند. ولی آقای احمدی نژاد بدنه اجتماعی فعالی مثل آقای خاتمی یا مرحوم بازرگان ندارد. ‌ایشان در فراخوان‌های متعددی که در ایام مختلف دادند نهایتاً در تهران یک جمعیت ۲۰۰، ۳۰۰ نفری برایشان جمع شدند. ‌ایشان شبکه اجتماعی فعال بزرگی ندارد. در حالی که همین الان اگر آقای خاتمی برای موضوعی امکان فراخوان

داشته باشند، من فکر می‌کنم بین ۵تا ۱۰هزار نفر از افراد علاقه مند به‌ایشان جمع می‌شوند. آقای احمدی نژاد چون این شبکه را ندارد برای همین به طور مضاعف احساس می‌کند که باید به هر قیمتی که شده درون حاکمیت بماند و این آخرین صندلی را که صندلی مجمع تشخیص مصلحت نظام است حفظ کند؛ حتی به این بهانه که مدتی مواضع‌اش را هم تعدیل کند. بله، ‌ایشان حدود ۲ تا ۳ ماه است که یا صحبت نکردند یا به نوعی صحبت کردند که

داربست‌های حاکمیت را نشکند. این رویکرد دقیقاً برای حفظ صندلی مجمع تشخیص مصلحت نظام است. یعنی‌ایشان دارد محافظه کاری می‌کند که از مجمع حذف نشود.

۲۱۲۱۶