جواد مرشدی : بیش از پانزده ماه از زمان انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم می گذرد، انتخاباتی که خروجی آن ابراهیم رئیسی با ۱۷ میلیون رای بود. اگر چه اصولگرایان این دوره نیز همانند سال ۹۶ از رئیسی حمایت کردند اما وی نامزد حزب خاصی نبود و شاید هم به همین دلیل بود که وعده هایی داد که برای احقاق آنها راهی سخت دشوار را درپیش دارد. وعده هایی که به نظر می رسد به ثمر رسیدن آن ها بدون احیای برجام کار را برای دولت سیزدهم و شخص رئیسی سخت تر خواهد کرد. محمد عطریانفر در این باره می گوید «عمده ترین قیاسی که در عرصه انتخابات در ساحت ملی به همه نامزدهای انتخاباتی ما بر می گردد این است که افراد دچار یک فاصله عمیقی بین شعارهایی که داده اند و مسئولیتی که پیدا می کنند می شوند.» گفت و گوی خبر آنلاین با این فعال سیاسی اصلاح طلب را بخوانید :
وعده های روسای جمهوری را قبل و بعد از انتخابات چگونه ارزیابی می کنید؟
واقعیت این است که در رقابت های انتخاباتی ما دچار دو عارضه هستیم، مهمترین عارضه رقابت های انتخاباتی ما این است که رقابت انتخاباتی در چارچوب رقابت های حزبی نیست و در صورتی که کاندیداهای ریاست جمهوری در خود اندک صلاحیتی بیابند، خود را به عنوان نامزد مستقل مطرح و در معرض انتخاب قرار می دهد. طبعا چنین کسانی اگر به قدرت برسند در یک جو سنگین بین مسئولیتی که پیدا می کنند و شعارهایی که داده اند قرار می گیرند. این جو بزرگ و ضربه عمیقی که ایجاد می شود طبیعتا می تواند مسئولی را که به موقعیت ریاست جمهوری منصوب شده دچار یک نقطه توقف و آسیب پذیری سنگین کند. عمده ترین قیاسی که در عرصه انتخابات در ساحت ملی به همه نامزدهای انتخاباتی ما بر می گردد این است که افراد دچار یک فاصله عمیقی بین شعارهایی که داده اند و مسئولیتی که پیدا می کنند می شوند.
امر سیاست، امری متکی بر عرصه ممکنات و واقعیت کف زمین است و این گپ آنها را زمین گیر می کند، البته استثنا هم دارد، یعنی کسانی هستند که واجد صلاحیتهای کافی برای نامزدی انتخابات هستند ولی از پشتوانههای حزبی برخوردار نیستند اما چون حس می کنند وقتی می خواهند با آن موقعیت از یک دستگاهی خارج شوند ممکن است شعارها و تبلیغات انتخاباتیشان به واقعیت نزدیکتر باشد یا به معنای دقیقتر از شعارهای بزرگ و بی مبنا فاصله کمتری خواهند داشت. این یک عارضه بزرگ است که معمولا در نوع انتخاباتی که ما داریم وجود دارد، به خصوص در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری.
یعنی درانتخابات خبرگان و شورا ها هم این عارضه وجود داشته است ؟
در این دو شاید کمتر این عارضه را احساس کنیم. عارضه دومی که می توانیم در امر انتخابات و شعارهای انتخاباتی به آن اشاره کنیم این است که وقتی کسی خودش را مطرح و با واکنش پیرامونی عرضه می کند، یک واکنش این است که می خواهد خودش را در برابر رقیب نزد افکار عمومی موفقتر و با دست آوردهای بیشتری مطرح کند و برای همین سعی می کند شعارهای دهن پر کن بیشتری بدهد و طبعا در این قضیه خیلی توجه نمی کند که اگر فردا به واقعیت بیرون دست پیدا کرد آیا می تواند نسبت به این شعارهای دهن پر کن پاسخگو باشد یا خیر. یک نکته دیگری هم که وجود دارد این است که اگر جامعه از دولت پیشین آسیب دیده باشد و از تدابیر و سیاستهای اجرایی و اقتصادی دولت پیشین دچار نگرانی بوده و گلایه مند باشند طبعا این عنصری که خودش را در معرض انتخاب قرار داده شروع به موضع گیری و منفی بافی علیه دولت پیشین می کند و تمامی کاسه و کوزهها را بر سر دولت قبلی می شکند که الان متاسفانه این اتفاق افتاده است، طبیعتا اگر ما این جدول عارضهها را در برابر چشممان ترسیم کنیم علی رغم اینکه من شخصا نسبت به آقای رئیسی احترام ویژهای قائل هستم و ایشان را انسان صادقی می بینم ولی فکر می کنم گرفتار تمام عوارضی شده است که به آن اشاره کردم .
بطور مصداقی اشاره می فرمایید؟
اولین عارضه این است که اینها شعارهایی دادند که از پشتوانه علمی برخوردار نبوده و یک نهاد حزبی صحیح یا نا صحیح بودن آن را بررسی و راستی آزمایی نکرده است. عارضه ثانویه هم که اشاره کردم ، نه تنها در رئیس جمهور بلکه در لایههای پایینتر هم زسوخ زیادی کرده و کاسه و کوزهها را سر دولت قبلی می شکنند و متوجه این واقعیت نیستند که تخریب دولت قبلی ، امتیاز و دستاوردی در کارنامه دولت جدید ثبت نمی کند و انتقادها و تخریب ها جای تحقق شعارها و وعده ها را نمی گیرد.
بیشتر بخوانید:
ارزیابی تان از کارنامه حوزه سیاست خارجی و روند احیای برجام چیست؟
خیر ، در کلیت تدابیر اجرایی دولت عرض می کنم اعم از سیاست داخلی، سیاست خارجی، مباحث اقتصادی و اجتماعی. مگر اینکه وقتی دولت با یک واقعیتی رو به رو می شود، اساسا می گویند در عرصه سیاست، واقعیت کارگاه و آزمایشگاه مهمی است که تمامی مدعیان این عرصه را واقع بین و واقع گرا می کند، اگر این دولت محترم از شخص رئیس جمهور به اضافه لایههای بعدی مدیریت ایشان و این دولت محترم با واقعیتهایی که بعد از یک سال تصمیم بگیرد که رویکردهایش را از حالت شعاری قبل از پیروزی و در دوره تبلیغات رها کند و مطابق با واقعیات و منویات روزگار خودمان تدبیر کند امید است که در امر برجام و سیاست خارجی ما همان راه گذشته را تعقیب کنند.
پس معتقدید این دولت برای محقق شدن شعارهای حود، نیازمند احیای برجام است؟
بخشی از شعارهایشان را باید اعلام کنند که نادرست و بسیار رادیکال بودند و در نقطه مقابل تفاهم و تعامل جهانی لازم برای احیای برجام قرار داشتند ، اکنون ، اینها باید اعلام کنند ، کلیه شعارهایی که در دوران رقابت با تفکر اعتدال دولت آقای روحانی دادیم در مغایرت تام و تمام با سیاستهای واقع بینانهای است که اکنون در حوزه برجام تعقیب می کنیم. دولت محترم فعلی اگر بخواهد در حوزه برجام به دستاوردی برسد باید بپذیرند با آن سنت دوره انتخابات و تبلیغات ، دستاوردی در برجام برایشان حاصل نمی شود مگر اینکه مسیر سیاسی بین المللی دوره آقای روحانی را منطقا تعقیب کنند و اگر به کف دستاوردهای برجامی آقای روحانی برسند باید کلاهشان را بالا بیندازند.
اطلاع رسانی های برجامی دولت رئیسی را کافی می دانید؟
دوره آقای روحانی خبرها و تحولات مذاکرات برجامی ، اطلاع رسانی می شد و باوجود اینکه بخشی از اطلاع رسانی ها به بهانه حمله منتقدان تبدیل می شد اما باز دولت به شفافیت در اطلای رسانی تا حدممکن و منطقی پایبند بود . از سوی دیگر ،رقبای آقای روحانی نیز از طریق تریبون مجلس و رسانه های تحت کنترل و گاهی تریبون های غیررسمی ، جزئی ترین محتوای مذاکرات و توافق ها را عمومی می کردند اما در دولت آقای رئیسی ، نه فقط خود دولت اطلاع رسانی نمی کند بلکه فرآیند انتقال خبرهای برجامی از تریبون های رسمی و رسانه ای هم دچار اخلال شده و نمایندگان مجلس هم بارها و بارها از دولت بابت عدم انتقال اطلاعات برجامی به آنان، انتقادهای تند کرده اند و براین اساس ، حتی اگر بخواهند هم نمی توانند منبع اطلاع رسانی برجامی شوند .
علت این ناشفافیت در اطلاع رسانی برجامی چیست ؟
به نظر من بخشی از آن غلط نیست، یعنی من شخصا فکر می کنم این غلط است که ما جزئیترین گفت و گوها را در فرایند یک جریانی که آن را تعقیب می کنیم بازگو کنیم چون جامعه توان و تحمل زد و خوردهای سیاسی بین المللی را ندارد.
الان اقتصاد کشور و معیشت مردم به خبرهای رسمی و غیررسمی برجامی گره خورده و خبرهای مثبت و منفی منتشر شده ، قیمت دلار یا شاخص های بورس و سپس کالاها را تحت تاثیر قرار می دهد …
الان جامعه ما در لحظه نگران آینده خودش و فرزندانش است ولی در امر سیاست و دیپلماسی و گفت و گوهای جهانی، حکومت باید جامعه را نسبت به یک هدفی امیدوار کند و در فرایند رسیدن به آن هدف تلاش کند نتیجه مثبت را به جامعه منتقل کند،شخصا اینکه ما همواره روان جامعه را دچار نا آرامی کنیم نمی پسندم ولی آنچه که الان دولت دارد به آن عمل می کند مبتنی بر این رویکرد نیست، بلکه ناشی از این است که در روند مذاکراتشان توفیقات چندانی به دست نیاوردند و نتوانستند منویاتی که پیش از انتخابات مطرح می کردند در طرف خارجی به نتیجه برسانند. لذا خود به خود در لاک روحیه محافظه کاری پیش رفتند و جامعه را از آن چه که می گذرد مطلع نمی کنند .
البته سیاست آنها این است که اگر دچار بحران و بن بست احتمالی شدند یکجوری روان جامعه را نسبت به شعارهای گذشتهشان آرام کنند و بگویند این دستاوردی بوده که در گذشته مطرح کردیم و درواقع رویکرد انفعالیدر رابطه با افکار عمومی دارند، سکوت خبری را در دستورکار قرار داده اند و اطلاع رسانی برجامی نمی کنند و برای همین جامعه هم اطلاعات رسمی از روند و محتوای مذاکرات ندارد. تفکراتی که قبلا در کوره آتش زدن برجام می دمیدند و از حامیان رئیسی بودند و هستند و تاکید داشتند ما باید با جهان گارد داشته باشیم، چه اشکالی دارد که بیایند و بگویند ، رویکرد قبلی ما راه به جایی نمی برد . اینها نگران بازتاب های اعتراف خود نباشند زیرا در مسائل ملی همانند برجام ، خط کشی های جناحی و حزبی حاکم نیست و به دلیل اهمیت موضوع ، طبیعتا ، همه موضع واحد و هم افزا دارند . ، به خصوص که ما می توانیم استحضار کنیم که برخی از موضوعات و پروژههای سیاسی کشور فراتر از نظریه پردازهای حزبی است و گروههای سیاسی می توانند به برخی از موضوعات مهم و بزرگ در کشور به خصوص در مورد سیاست خارجی و دیپلماتیک موضع واحد داشته باشند.
۲۱۲۱۲
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.