گروه سیاسی : اگر اصول گرایان و اصلاح طلب‌ها متفاوت بودن یکدیگر را به رسمیت بشناسند تحول بزرگی در صحنه سیاست ایران به وقوع پیوسته است. آنان اغلب در این باور مشترک هستند که اشتراکات کمی با هم دارند! درست در مقوله ای به نام «برجام»، که برخی از اصولگرا یان از همان آغاز مذاکرات رسمی «برنامه جامع اقدام مشترک» در سال ۹۴، منتقد دولت یازدهم و تیم مذاکره‌کننده محمد جواد ظریف بودند. آن ها حتی قدم زدن ظریف با کری را جرم تلقی کردند و زمانی که خبر مذاکرات فشرده طرفین برای تدوین متن نهایی شدن برجام، در عصر ۲۶ دی ماه، در صدر اخبار جهان قرار گرفت، باوجود مواضع یکپارچه حاکمیتی، مورد انتقاد برخی اصولگرایان تندرو بود. اوج عکس العمل اصولگرایان به ویژه نواصولگرایان در سال ۹۷ پس از خروج آمریکا از برجام، به آتش کشیدن متن برجام در مجلس بود. اما آیا قرار بود اصولگرایان و نواصولگرایان برای همیشه برایشان در بر همان پاشنه نفی برجام بچرخد؟

از آتش زدن برجام تا چرخش نرم اصولگرایان
حالا مواضع اغلب نمایندگان اصولگرایی که روزی برجام را در ساختمان بهارستان به آتش کشیده بودند، با چرخشی نرم مواجه است. تا جایی که سال گذشته حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری گفت :«رهبری فرمودند «اگر شما برجام را پاره کنید ما آن را آتش خواهیم زد. ترامپ برجام را پاره کرد و من هم به درستی براساس موضع جمهوری اسلامی ایران که در بیان قاطع رهبری جاری شد برجام را در صحن مجلس دهم آتش زدم و به این کارم افتخار می‌کنم. چرا که باید عکس‌العمل درست و به موقع در برابر دشمن نشان داد.» این نماینده اصولگرای مجلس یازدهم اما در ادامه گفته‌هایش اعلام کرد که امروز برجام برای تحقق حقوق ملت ایران باید احیاء شود. البته این چرخش نرم، تنها شامل عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نشد و با روی کار آمدن دولتی نزدیک به جریان اصولگرایی حالا اغلب نمایندگانی که با آتش زدن برجام عکس یادگاری گرفته بودند، حامی آن شدند.
تغییر مواضع اصولگرایان در دولت‌ها این سؤال را به وجود می‌آورد که آیا اساساً احزاب سیاسی در مجلس شورای اسلامی، به دنبال منافع ملی هستند؟ یا به کرسی نشاندن استراتژی های درون جناحی در برابر رقیب؟

چرخش نرم اصولگرایان از منتقد آتشین به حامی جدی احیای برجام

بیشتر بخوانید :

منشور آسیبی اصولگرایان

این روزها که متن پیش‌نویس توافق احیای برجام روی میز مذاکرات قرار دارد، ظاهراً مصاحبه‌ها و اظهار نظرهای ضد برجامی اصولگرایان تندرو نیز بسیار کم‌تر از سابق در مطبوعات، صدا وسیما و مجلس شنیده می‌شود. حسن غفوری فرد ، فعال سیاسی اصولگرا درباره تغییر مواضع برخی از هم جناحی‌هایش در دولت سیزدهم به «روزگار پرس» می‌گوید: « من نمی‌دانم منظورتان از اصولگرایانی که تغییر مواضع داده‌اند دقیقاً چه کسانی هستند. اما برجام در هر حال با دستور مقام معظم رهبری شروع شده ؛ اصولگرایان هم دقیقاً پیرو دستورات رهبری هستند. منتها ایشان شرایطی گذاشته بودند و قرار بود از این خطوط قرمز عبور نشود؛ بنابراین من بعید می‌دانم که از اصولگرایان، فردی به اصل برجام اعتراض داشته باشد. اما در دولت قبل کارهایی در خصوص امتیاز به اروپا و آمریکا انجام می‌شد که هرچند من خودم شخصاً وارد این مسأله نشدم ولی در موردش بحث فنی انجام دادم. من همان ابتدا پیش‌بینی کرده بودم که آمریکا یقیناً از برجام خارج خواهد شد و بعد هم تقصیر را گردن ایران می اندازند.»

با این حال اگر چه اکثریت فعالان سیاسی جناح های مختلف سیاسی کشور پیرامون ضرورت احیای برجام ، متفق القول هستند اما هنوز هم برخی تندروها و از جمله ، اعضا و جامیان جبهه پایداری از تریبون مجلس و رسانه ها ، مخالفت صریح یا ضمنی خود را با امضای توافق نهایی ، اعلام می کنند.

غفوری فرد، ضمن تاکید بر اینکه در بررسی مواضع به جای توجه به شخص، اصول حکم می کند که به سخن و منطق او توجه شود در پاسخ به این سؤال خبرنگار خبر آنلاین که این منطق مواضع در بین چهره‌های شناخته شده اصولگرا و آن هم نمایندگان مجلس که منتخب مردم هستند، چه تأثیری در افکار عمومی خواهد گذاشت می‌گوید: « در منشور آسیبی اصولگرایان و اساسا مانیفست آن ها ، این فرمایش‌امیر المؤمنین که می‌فرمایند لاَ تَنْظُرْ إِلَی مَنْ قَالَ وَ اُنْظُرْ إِلَی مَا قَال؛ یعنی به گوینده نگاه مکن و به سخن نگاه کن تاکید شده است. بنابراین ما به این موضوع که این حرف را آقای رئیسی زدند یا دکتر روحانی، نگاه نمی‌کنیم. من نمی‌توانم راجع به دیگران نظر بدهم و سخنگوی آن‌ها نیستم. اما به هر حال وقتی ترامپ از برجام خارج شد؛ خیلی قبل تر، مقام معظم رهبری فرموده بودند که اگر آمریکا برجام را پاره کند ما آن را آتش می‌زنیم. الان هم مشکل اصلی ما توطئه‌های این کشور است.

ما به راحتی می‌توانیم با اروپا به توافق برسیم. اروپا هم که نقش میانجیگری بین ما و آمریکا دارد و خودش نقش مستقلی ندارد، بنابراین تحریم‌های ظالمانه‌ای که در طول این ۴ دهه از زمان کارتر تا امروز، چه دموکرات‌ها و چه جمهوری خواهان آمریکایی در قبال ایران داشتند به مردم ما واقشار آسیب پذیرجامعه وارد شد. بایدن هم الان تحریم‌های جدیدی اضافه کرده است. تا آمریکایی‌ها از این توطئه‌ها دست برندارند، برجام بی‌معنی خواهد بود. هدف اصلی از مذاکرات این است که تحریم‌ها برداشته شود بنابراین اگر در مسأله هسته‌ای یک مقدار مماشات کردیم برای همین بودکه آن تحریم‌ها برداشته شود اما متأسفانه نه تنها برداشته نشد بلکه روز به روز هم افزوده شد با این حال باید گفت که با همه نگرش ها و مواضع جناحی جریان های سیاسی، اگر چه سنگ بنای برجام در همان نخستین سال دولت یازدهم گذاشته شد، اما . .حالا این توافقنامه با پشت سر گذاشتن سال‌هایی پر فراز و نشیب به ۹ سالگی رسیده اما هنوز هم بلاتکلیف است

چرخش نرم اصولگرایان از منتقد آتشین به حامی جدی احیای برجام

بیشتر بخوانید:

تندروها به دنبال امتیاز پیروزی برجام

صادق زیبا کلام استاد دانشگاه وتحلیلگر مسائل سیاسی در این باره به روزگار پرس می‌گوید: «اساساً رویکرد اصولگریان نسبت به بحث هسته‌ای، از همان ابتدا هم یک رویکرد ایدئولوژیک بود. حالا یا نگاهشان این بود که ما سلاح هسته‌ای بسازیم و به عنوان یک بازدارنده از آن استفاده کنیم و یا اینکه همان اتفاقی که اخیراً هم افتاد یعنی چانه زنی و گرفتن امتیاز از غرب. مسائل دیگر نظیر استفاده صلح‌آمیز برای تولید برق و گرفتن دارو و غیره نه اینکه در دیدگاه این افراد نبوده باشد اما هدف اصلی این‌ها نبوده؛ ظاهراً هدف اصلی این بوده است که از آن بهره‌برداری استراتژیک و بازدارنده داشته باشیم. بنابراین از زمانی هم که از سال ۸۳ این داستان کشف شد، عملاً ما با همین جریان رو به رو بودیم. برجام اول، که آقای ظریف و جان کری امضا کردند، می‌توانست یک پیش درآمد خوبی باشد برای یک جور تفاهم و تنش زدایی با غرب اما جریان اصولگرا، که نگاهش به مسأله برجام، ایدئولوژیک بود خیلی تمایل نداشت به موفقیت برسد بنابراین درست است که ما ترامپ و آمریکایی‌ها را متهم به خروج از برجام می‌کنیم ولی من معتقدم برجامی که ترامپ از آن خارج شد، خیلی چیز زیادی هم ازش باقی نمانده بود.»

زیبا کلام در ادامه صحبت‌هایش با روزگار پرس، درباره نقش اصولگرایان قبل از خروج آمریکا از برجام بیان می‌کند: « اصولگراها، خیلی موافق نبودند که دولت آقای روحانی، در قضیه برجام موفق شود، چون اگر واقعاً با این اتفاق یک تحول اقتصادی در کشور به وجود می‌آمد، طبیعتا مردم آن را از چشم دولت او و تا حدودی اصلاح طلب‌ها می‌دیدند و از این بابت هم اصولگرایان و جریانات تندروی آن، خیلی موافق نبودند که چنین امتیازی به حسن روحانی، داده شود.»

در ادامه او با مرور تاریخچه فراز و نشیب‌های برجام، به دور بعدی مذاکرات می رسد که تقریباً در ۱۸ ماه پایانی دولت روحانی رقم خورد. یعنی زمانی که مذاکرات به موفقیت رسیده بود و حسن روحانی رئیس جمهوری پیشین نیز اعلام کرد که برجام آماده امضا است. زیبا کلام در این باره می‌گوید: « این هم باز چیزی بود که نفعش به دولت روحانی می‌رسید و اصولگرایان از حیث افکار عمومی منفعتی در آن نداشتند. بنابراین در عمل برجام امضا نشد تا دولت رئیسی به قدرت رسید. دولت سیزدهم از یک سو با شعارهایی که نزدیک به دو دهه در خصوص مخالفت با مذاکرات می‌داد، مواجه بود و از سوی دیگر نیز با واقعیت‌ها روبه رو شد. این واقعیت که کف گیر به ته دیگ خورده بود و واقعاً تحریم‌ها دست و پای اقتصادی ایران را بسته بود. بنابراین اگر قطعاً برجامی در کار نباشد، آمریکایی‌ها به این راحتی اجازه نخواهند داد که ایران همان یک میلیون دلار بشکه نفت را هم به چینی‌ها بفروشد.»

اگر چه ، براساس سخنان صادق زیبا کلام، می‌توان دلیل چرخش نرم اصولگرایان در قبال مذاکرات برجام را تفسیر کرد اما این تغییر مواضع چه تأثیری در جریان مذاکرات و افکار عمومی خواهد گذاشت؟ او در پاسخ به این سؤال به روزگار پرس می‌گوید:« یک طرف مذاکرات ایرانی‌ها هستند و طرف دیگر اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها قرار دارند. بنابراین شعارهایی که در مجلس، صدا و سیما و مطبوعات می‌دهند، جدی نیست و نمی‌تواند جامه عمل به خودش بپوشاند. شعارهایی که می‌دهند یک چیز است و وقتی که ‌می‌روند وین و پشت میز مذاکره یک چیز دیگر است. همچنان که می‌بینیم مواضع آقای باقری یا وزیر امور خارجه مقداری منعطف شده و آن حملاتی که اصولگرایان تندرو به آقای ظریف و تیم مذاکره‌کننده می‌کردند دیگر به آن شدت و حدت نیست. با این حال ما می‌دانیم که برجام دست اصولگرایان تندرو نیست و تکلیف برجام و پذیرش یا عدم پذیرش آن در اختیار مقام معظم رهبری است. حالا تندروها هر شعاری که می‌خواهند بدهند، بدهند ولی در نهایت رهبری هستند که در این باره تصمیم‌گیری می‌کنند.»

۲۱۲۱۶