جواد مرشدی: از دیروزپیش ثبت نام انتخابات دوازدهمین دوره مجلس آغاز شد و بنا به گفته وزیر کشور کاندیداها تنها یک هفته فرصت دارند تا ثبت نام کنندهمچنین وزیر کشور تاکید کرده این مهلت یک هفتهای قابل تجدیدنظر نیست و توصیه ما به همه کسانی که داوطلب هستند و یا تمایل دارند در این کار ملی حضور داشته باشند، ثبت نام کنند. این در حالی است که بنا به گفته دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی اصلاح طلبان مترصد میزان حضور مردم و تعیین تکلیف نظارت استصوابی هستند. به نظر حسین مرعشی اصلاح طلبان چه گروه های سیاسی که در جبهه اصلاحات ایران هستند و چه شخصیت های اصلاح طلب به دو دسته کلی تقسیم می شوند، یک دسته سیاست شان این است که ببینند مردم آمادگی مشارکت در انتخابات را دارند یا خیر. بخشی از گروه های اصلاح طلب نیز معتقدند باید فضای سیاسی و احزاب مردم را آماده بکنند و مردم خود به خود برای انتخابات پر شور آماده نمی شوند. «روزگار پرس» در گفت وگو با این فعال سیاسی اصلاح طلب به رویکرد اصلاح طلبان در مورد حضور در عرصه انتخابات سال جاری پرداخته است.
حضور و ورود طیف اصلاح طلب را به عرصه انتخابات پیش رو چگونه ارزیابی می کنید و آیا برای پیش ثبت نام و تعیین کاندیدا ها با شما مشورتی صورت گرفته است؟
در مورد انتخابات به مجموع گروه های اصلاح طلب حق بدهید که با توجه به شرایطی که امروز در آن قرار داریم نمی توانیم تصمیمی را برای حضور یا عدم حضور در انتخابات بگیریم.
چرا، با توجه به اینکه ۵ ماه از سال می گذرد هنوز آرایش سیاسی لازم برای حضور در انتخابات را لحاظ نکرده اند؟
چون هنوز کشور وارد فضای انتخاباتی نشده و چند لایه مشکل روی هم سوار شده است؛ اولین مشکلی که به وجود آمده و حتی اصولگرایان میانه را غافلگیر کرده این است که این قانون جدید با عجله از مرحله نهایی تصویب گذشته و ابلاغ شده و هنوز ابلاغ نشده ثبت نام شروع شده است. پیش ثبت نامی که خودش بخشی از الزامات حضور در انتهابات است، یعنی اگر کسی در این مرحله یک هفته ای ثبت نام نکند، دیگر نمی تواند در انتخابات شرکت کند؛ هم گروه های اصلاح طلب و هم گروه های اصول گرای میانه و همچنین کسانی که ممکن بود در جو انتخاباتی مناسب تری ثبت نام بکنند، الآن قاعدتا از قافله ثبت نام جا میمانند. مسئله دوم این است که هیچ علامتی که نشان دهد که نهادهای نظارتی و حاکمیتی انتخابات و در راس آنها شورای نگهبان قصد دارند که فضا را برای مشارکت بیشتر باز کنند، هیچ خبر مثبتی در این جهت تاکنون دریافت نشده است، فلذا بنظر می آید که روند منفی صلاحیت ها همان روند محدود کننده گذشته باشد. سومین مسئلهای که کار سیاست ورزی را سخت کرده، شخصیت های سیاسی و احزاب اصلاح طلب تحت تاثیر محدودیت های زیادی که در نظام سیاسی با آن مواجه هستند بنظر می آید که به نقش آفرینی موثر قائل نیستند. مشکل بعد این است که مثل اشتباهاتی که در برخورد با منتخبان مردم در دوره های گذشته شده است، عامه اکثریت مردم که همیشه انتخابات را فرصتی برای نقش آفرینی می دانستند الان یک مقدار نسبت به نقش آفرینی در انتخابات کاملا بدبین هستند .با توجه به این مشکلات قاعدتا الآن هیچ حزب اصلاح طلبی نمی تواند به روشنی تصمیم گیری کند و قاعدتا الآن تصمیم گیری نهایی مربوط می شود به بعد از ثبت نام .
حالا می مانیم تا بعد از بررسی صلاحیت و باید ببینیم بعد از آن اصلا کاندیدایی وجود خواهد داشت یا نه. گروه های اصلاح طلب که در جبهه اصلاحات ایران دور هم جمع هستند، یعنی کلا اصلاح طلبان چه گروه های سیاسی که در جبهه اصلاحات ایران هستند و چه شخصیت های اصلاح طلب به دو دسته کلی تقسیم می شوند، یک دسته سیاست شان این است که ببینند مردم آمادگی مشارکت در انتخابات را دارند یا خیر.آنهامی گویند اگر فضا به سمتی برود که مردم در انتخابات شرکت بکنند ما هم شرکت می کنیم ،البته مشروط بر اینکه کاندیدا داشته باشند، یعنی کاندیدای ثبت نام شده تایید صلاحیت شده ای وجود داشته باشد. بخشی از گروه های اصلاح طلب معتقدند باید فضای سیاسی و احزاب مردم را آماده بکنند و مردم خود به خود برای انتخابات پر شور آماده نمی شوند و اگر احزاب و گروه ها بیایند و شرایط را درست برای مردم تشریح بکنند مردم در انتخابات شرکت می کنند.این دو گرایش هر دو جبهه اصلاحات طرفدارانی دارد و مشخص نیست که تصمیم نهایی تحت تاثیر کدامیک از این دو گرایش خواهد بود.
شما گفتید بعد از نظارتها تصمیم گیری خواهد شد، فرض بر اینکه این اتفاق بیفتد، ولی وزارت کشور بگوید شما بر اساس زمانبندی قانونی عمل نکرده اید و نمی توانید وارد عرصه انتخابات شوید ،آنوقت چه می توان کرد؟
اگر نظام جمهوری اسلامی بخواهد تصمیم خود را اصلاح کند، می توانند این مهلت را تمدید کنند و کار سختی نیست، اینکه وحی منزل نیست.
الان مثلا حزب موتلفه از ثبت نام نزدیک به چهارصد کاندیدا خبر داده…
آنها که گیر تایید صلاحیت نیستند و همه شان تایید صلاحیت می شوند ..
آیا اصلاح طلبان پیرو خط و نشان آقای باهنر برای آقای حجاریان و شروط وی به چنین رویکردی رسیده اند و یا به لحاظ اینکه هنوز آن آرایش سیاسی لازم صورت نگرفته چنین برخوردی دارند؟
اساسا برداشت عمومی اصلاح طلبان این است که نهادهای حاکمیتی علاقه چندانی نه به حضور اطلاح طلبان دارند و نه علاقه ای به مشارکت اکثریت مردم در انتخابات دارند. فهم اصلاح طلبان از فضای سیاسی کشور این است که تصمیم طیف غالب نظام جمهوری اسلامی این است که یک انتخابات با مشارکت متوسط و نتیجه ای مطلوب کما اینکه الان هست (مجلس انقلابی یا مجلس انقلابی تر از این مجلس ) تشکیل شود، اصلاح طلبان هم خیلی دارای روحیه مبارزه با این تفکر نیستند.
بحث دیگر این است که اصلاح طلبان در دوره گذشته به نوعی با انتخابات قهر و آن را تحریم کردند، رهبری در این دوره چهار شرط را برای این انتخابات مطرح کرده اند ،از مشارکت مردم گرفته تا امنیت، سلامت و رقابت.با توجه به این اصول آیا احتمال اینکه اصلاح طلبان مجددا با صندوق رای قهر بکنند وجود دارد؟
والا اجازه دهید که من این موضوع را پیش بینی نکنم و به موقع خودش اصلاح طلبان تصمیم خودشان را بگیرند.
انتخاب خانم آذر منصوری در این برهه در مورد حضور اصلاح طلبان در انتخابات تا چه حد می تواند تاثیر گذار باشد؟
از این سوال بگذریم
مشخصا در حزب متبوع شما صحبتی در مورد انتخابات شده است؟
ما به هر حال بحث هایی کرده ایم و تحلیل ما این است که تشکیل یک مجلس سیاسی که اکثریت مردم ایران از آن راضی باشند تقریبا غیر ممکن است ولی ممکن است اگر ذینفعان صنفی و گروه های اجتماعی از موضع دفاع در خصوص مسایل صنفی و سیاسی خود وارد انتخابات شوند، ممکن است مجلسی شکل بگیرد که جبهه پایداری در آن در اقلیت باشد. این را یک امر ممکن می دانیم لذا موضع مان این است که مردم ایران خیلی منتظر تصمیمات سیاسیون و احزاب سیاسی نباشند و سعی کنند هر کسی از نیروهای مختلف اجتماعی، صنفی و محلی و بومی، بتواند از حقوق خود در این انتخابات دفاع کند. این تنها توصیه ای است که ما فعلا در مورد انتخابات داریم.
گفته می شود خیلی از سیاسیون برای حفظ آبروی خود و نخوردن انگ در نظارت استصوابی نمی خواهند در انتخابات ورورد پیدا کنند . دراین مورد چه نظری دارید؟
بعید است ،الان دیگر در جمهوری اسلامی اگر کسی رد صلاحیت بشود از کسانی که تایید صلاحیت می شوند چیزی کم نخواهد داشت. افکار عمومی رد صلاحیت توسط شورای نگهبان را یک امر دارای اصالت و دلیلی بر رد صلاحیت فرد تلقی نمی کند. وقتی در جمهوری اسلامی از آقای هاشمی رفسنجانی تا آقای لاریجانی بعد از ۱۲ سال ریاست مجلس رد صلاحیت می شود اینجا دیگر بحث بی آبرویی مطرح نیست. الآن اکثریت مردم از مشارکت در انتخابات فاصله گرفته اند و اگر امروز کسی بیاید و شخصیت ها و مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کند این نزد افکار عمومی یک کار ضد ارزش تلقی می شود .
با توجه به این لایحه حجاب که اصل ۸۵ ی هم شد ، در حضور مردم در انتخابات تا چه حد تاثیر منفی خواهد گذاشت؟
اتفاقاتی که در دو ماه اخیر افتاده و نهادهای حاکمیتی برای قانع کردن نیروهای ارزشی و حزب اللهی کشور دوباره فشار را بر روی حجاب تشدید کرده اند بر مشارکت مردم در انتخابات اثر منفی خواهد گذاشت.
اگر حاکمیت بخواهد اصلاح طلبان هم در عرصه انتخابات حضور داشته باشند باید چه شرایطی را برای آنها فراهم بکند؟
شرایط خیلی روشن است و پیچیده نیست،باید قانون بر کشور حاکم باشد و باید فضا به سمتی برود که مردم نظام جمهوری اسلامی رااز خودشان تلقی بکنند و رای خود را موثر بدانند ،آبرو و اعتبار منتخبان مردم هم محفوظ باشد وبتوانند به کشور و مردم خدمت بکنند.انتخابات بر مبنای اهل فن و صاحبان تفکر و اندیشه شکل بگیرد و از حاکمیت و مشارکت باندهای کوچک کشور به سمت مشارکت حداکثری برود.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۲
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.