جواد مرشدی:چهارشنبه هفته گذشته بود که روزنامه ایرانی تهران تایمز، با انتشار فایل صوتی محرمانهای از نماینده ویژه تعلیق شده آمریکا در امور جمهوری اسلامی ایران افشا کرد که ایالات متحده به دنبال احیای برجام و سپس استفاده از این توافق به عنوان نقطه شروع برای اعمال فشار بیشتر بر ایران است. رابرت مالی یک دیپلمات کهنه کار به شمار میآید که در چندین دولت دموکرات خدمت کرده است و در دولت بایدن روی بازگرداندن توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران کار میکرد. او در بهار امسال در بحبوحه تحقیقات در مورد اینکه آیا باید به اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی داشته باشد یا نه به مرخصی اجباری فرستاده شد. عدم مدیریت اسناد توسط نماینده ویژه آمریکا در امور ایران از همان نقطه ابتدایی نگاه برخی محافل سیاسی و رسانه ای را متوجه کاسبان تحریم و تندروهای داخلی کرد ،تا جایی که برخی از سیاسیون گفتند: رابرت مالی مذاکراتی با بعضی افراد ایرانی داشته، به نحوی که مسایل داشت به جایی می رسید، که شاید حتی برخی از مقامات آمریکایی هم تا آن حد مطلع نبودند، اما تندروهای داخلی و کاسبان تحریم اطلاعات مربوط به مذاکرات را لو دادند، تا مذاکرات به جایی نرسد.در سوی مقابل جمهوری اسلامی معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا احتمال برگزاری جلسه توجیهی با کمیته روابط خارجی کنگره را درباره پرونده رابرت مالی تایید کرد. در همین حال سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان گفت که دولت آمریکا مسئول تبیین اظهارات «رابرت مالی» در فایل صوتی منتشر شده است اما دولت جمهوری اسلامی ایران همواره مذاکرات را در چارچوب منافع ملی دنبال می کند. ناصر کنعانی گفت: ما هیچگاه مبتنی بر اعتماد با دولت امریکا، گفت وگو و مذاکره نمی کنیم و مذاکرات جاری نیز مبتنی بر اعتماد دولت و ملت ایران به رژیم امریکا نیست. وی تصریح کرد: هر زمان که طرف مقابل آمادگی کامل به بازگشت برجام داشته باشد و طرف ایرانی بتواند این آمادگی و جدیت در بازگشت و اجرای کامل برجام را احراز کند، امکان بازگشت به توافق برجام وجود دارد. «روزگار پرس» در گفت و گو حشمت الله فلاحت پیشه رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به داستان رابرت مالی و آینده برجام پرداخته است.
پس از افشای داستان آقای رابرت مالی خیلی از محافل سیاسی این موضوع را به تندروهای داخلی و مخالفین برجام ربط دادند، بنظر شما ایااین موضوع صحت دارد؟
موضوع آقای رابرت مالی و ربط قضیه ایشان به ایران مشخص است و ظاهرا ایشان مدیریت اسناد نکرده است، منتهی یک سری اخبار و اطلاعاتی به صورت مدیریت شده در آمریکا و مدیریت نشده در ایران دارد منتشر می شود، این اطلاعات مبنی بر این است که بحث تعلیق و محدودیت آقای رابرت مالی را به ایران و برخی از ایرانی ها منتقل می کنند.فارق از اینکه چه اتفاقی افتاده است من معتقدم که دولت جمهوری اسلامی ایران باید در این رابطه روشنگری کند که چه اتفاقی افتاده است. دیپلماسی دو بخش عمده دارد یکی بخش دیپلماسی واضح و آشکار است . یک بخش دیپلماسی پنهان است. کشورها بر اساس نوع سیاستی که در دنیا پیش می برند این دوبخش از دیپلماسی در سیاست های آنها حضور دارد که رقیق و قوی می شود. به هر دلیل که جای بحث و نقد هم دارد دیپلماسی پنهان و دیپلماسی واسطه ای یا واسطه محور بخش عمده ای از دیپلماسی ایران است؛ بهویژه اینکه مهمترین مسائل سیاست خارجی به مسائل دیپلماسی پنهان و دیپلماسی واسطه محور ارتباط دارد. به عبارتی ایران علاوه بر بخش عمده ای از کشورهای منطقه با آمریکا و حتی با اروپا در این رابطه دارد ساز و کار خود را پیش می برد، حتی با سازمان های بین المللی مثل آژانس هسته ای. طرح این مباحث مبنی بر اینکه عده ای در ایران لو می دهند یا توسط طرف آمریکایی لو داده اند به این بخش از سیاست خارجی ایران یعنی دیپلماسی پنهان یا واسطه محور آسیب جدی می زند.
آیا شما با حرکت در ریل این نوع دیپلماسی موافق هستید؟
من به شخصه مخالف این دیپلماسی واسطه محور هستم و همیشه عرض کرده ام این نوع دیپلماسی آسیب عمده سیاست خارجی ایران است و حتی تا جایی که امکان دارد دیپلماسی باید آشکار باشد. از جمله نتایج منفی این نوع دیپلماسی این است که ما می بینیم در آمریکا و در داخل ایران آنچه که تحت عنوان تعلیق رابرت مالی مطرح شده به طرف ایرانی ربط داده شده است و نتیجه آن این است که در آینده دیپلماسی پنهان جمهوری اسلامی ایران با یک مشکل عدم اعتماد جدی مواجه خواهد شد .
چرا ؟
چون به هر حال همین دیپلماسی پنهان واسطه ای به رقم اینکه همانطور که گفتم به آن نقدجدی دارم، در بخش هایی که کشور وارد دیپلماسی رسمی نشده است توانسته د رحوزه هایی مثل تنش زدایی محدود و تامین بخشی از سیاست های کشور نقش بازی کند ولی الان من معتقدم طرح این موضوع یک آسیب جدی است و دولت جمهوری اسلامی باید در این مورد روشنگری کند که چه اتفاقی افتاده است و آیا اگر آنچه که در ایران برخی از محافل رسانه ای مطرح کرده اند که عده ای تحت عنوان کاسبان تحریم رابرت مالی را لو داده اند آیا درایران هم مدیریت اسناد و اطلاعات بخشی از دغدغه مردم ایران است یا نه که دراین رابطه باید روشنگری کرد. من به شخصه معتقدم در نهایت باید کسانی که فرصت دیپلماسی کشور را فدای جنگ اوکراین کردند باید پاسخگو باشند و الان که این مباحث هم ذیل آن مطرح می شود این سوال را دوباره تکرار می کنم که این پاسخگویی باید در جزئیات هم مطرح شود که چه اتفاقاتی افتاده است.
یعنی به زعم شما شاید مخالفان برجام هم در اینکار دستی بر آتش داشته باشند؟
عرض کردم من اصلا موضعی نگرفتهام ولی معتقدم دولت باید اطلاع رسانی کند. وقتی که آمریکایی ها می گویند مدیریت اطلاعات صورت نگرفته و در داخل ایران هم برخی از محافل رسانه ای معتقدند که کاسبان تحریم رابرت مالی را لو داده اند دولت جمهوری اسلامی ایران باید در یک چنین شرایطی به صورت مشخص اطلاعات لازمه را حداقل برای افکار عمومی بدهد چون به دیپلماسی کشور ربط دارد. بویژه اینکه اگر این ادعا که کاسبان تحریم آمده اند و رابرت مالی را لو داده اند و یا اگر این ادعا که کاسبان تحریم اصلا در مذاکرات هسته ای نقش داشته اند که متاسفانه همیشه یک فرضیه بوده است این یک مصیبت برای سیاست خارجی است و بنابراین من معتقدم دولت در این رابطه باید یک روشنگری کند.
اگر این روشنگری انجام نگیرد چه خواهد شد؟
اگر این کار صورت نگیرد یک اتفاق خواهد افتاد و آن این است که در نهایت طرف آمریکایی می آید به صورت مدیرت شده اطلاع رسانی میکند و نتیجه اش آسیب جدی به دیپلماسی پنهان و واسطه ای جمهوری اسلامی ایران است.
با این اوصاف برخی کارشناسان معتقدند مجددا باید مذاکرات را از صفر آغاز کنیم. با این نظر موافق هستید؟
ببینید برجام تمام شده است و کسانی که آمادگی برای احیای برجام را مطرح می کنند به این دلیل است که جنازه برجام روی زمین است و به هرحال در داخل و در خارج نمی خواهند مسئولیت آن را بپذیرند. من معتقدم حتما این آسیب ها باید مطرح شود ، تجربه نشان داد که ایران از میزان مانوری که درراستای منافع برجامی بازیگران واسطه داد هیچ نتیجه عملی نگرفت ونتیجه آن را در همراهی روس ها با برخی کشورهای عربی دیدیم و لذا این سوال همواره مطرح خواهد بود که فرصت های احیای برجام را چه کسانی هدر دادند؟ البته این موضوع هم بخشی از آن مسائل است که من امیدوارم در این رابطه روشنگری کنند. فراموش نکنیم دیپلماسی واسطه ای در درجه اول منافع واسطه ها را تامین می کند، به نظر من مهم ترین ضعف دیپلماسی پنهان این است که هیچ وقت مشمول پاسخگویی نیست یعنی کسانی که در دیپلماسی پنهان حضور داشته اند هیچ وقت پاسخگو نیستند و چه بسا اگر فرصتی در سیاست خارجی از بین برود و منافعی تامین نشود کسی پاسخگو نیست.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۱۲
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.