امیر ایلیاوی فوق ستاره بسکتبال ایران در دهههای ۵۰ و ۶۰ است که سالهای سال بعد از خداحافظی از دنیای بازی نیز در این رشته حضور پر رنگی داشته است.
به سراغ فردی رفتیم که پس از سالها حضور پر رنگ در سطح ملی و باشگاهی بسکتبال، پس از بازنشسته شدن از دنیای بازی به صورت بسیار فعال اما در بعدهای دیگری از رشته بسکتبال فعال شد. پیشکسوت و بسکتبالیستی که بسیاری از نسل دهه ۷۰ او را بیش از آن که با چهرهاش بشناسند، شاید او را با صدای خاصش در برنامه رادیویی «جهان بسکتبال» در دهههای ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ به یاد آورند.
امیر ایلیاوی، زاده ۱۳۲۷ هجری شمسی است که در محله خیابان منیریه تهران چشم به جهان گشود و سپس با درخشش در مسابقات بسکتبال مدارس و آموزشگاهها، موفق شد مدارج پیشرفت را پله پله طی کرده و با بازی کردن در تیمهای بزرگی چون پرسپولیس، افتخار پوشیدن پیراهن تیم ملی را کسب کند.
او که تجربه بیش از یک دهه پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارد، تنها بازیکن از نسل طلایی دهه ۵۰ بسکتبال ایران به شمار میرود که تا سال ۱۳۶۴ (بعد از انقلاب اسلامی) در بالاترین سطح باشگاههای کشور دست به توپ بود و چندین عنوان قهرمانی را با تیم پرسپولیس به دست آورد. آسمان خراش و ستاره درخشان بسکتبال ایران در دهههای ۵۰ و ۶۰، در بازیهای آسیایی مالزی سنتر تیم ملی ایران بود که با عنوان کاپیتان تیم ملی، از دنیای بسکتبال خداحافظی کرد.
گفتوگوی خبرنگار روزگار پرس با امیر ایلیاوی را در ادامه میخوانید:
روزگار پرس: صحبتهای ابتدایی شما در رابطه با ظهور امیر ایلیاوی در بسکتبال ایران را بشنویم.
مشحون بهخاطر من حتی در لیگی که آن زمان با عنوان لیگ دسته آزاد شمیرانات برگزار میشد بازی کرد.– بسیار خوشحالم که همچنان جوانان به پیشکسوتان توجه میکنند و از این مکالمه قطعا استقبال میکنم. من امیر ایلیاوی هستم، متولد سال ۱۳۲۷ در محله منیریه که پس از آن به شمیران آمدیم. بازی بسکتبال را از آنجا و در دبیرستان عباس نراقی شروع کردم. در واقع میتوانم بگویم شروع بسکتبال من از همان منیریه بود که در مدرسه خودمان زمین بسکتبال درست کردیم و این رشته را پیگیری میکردیم.
– در روز افتتاح آن زمین بسکتبال، آقای مشحون آمده بودند، خیلی به من لطف کردند و بسکتبال را با ایشان شروع کردم. مشحون بخاطر من حتی در لیگی که آن زمان با عنوان لیگ دسته آزاد شمیرانات برگزار میشد بازی کرد. در باشگاه تاج سابق بازی کردم و مراحل را طی کردیم، در تیم تهران، جوانان و تیم ملی و تیم ارتشها حضور یافتم و الان هم در خدمت شما هستم.
روزگار پرس: از خانواده ورزشی هستید یا صرفا خودتان در ورزش شروع به فعالیت کردید؟
- پدر من اهل ورزش بود و تنیس بازی میکرد، برادرم هم در رشته بسکتبال حضور داشت اما خواهرانم بازی نمیکردند. من در رشته مدیریت فوق لیسانس گرفتم و چند سالی در دانشگاه تهران به عنوان مربی کار کردم. بعد از مدتی هم در شغل اصلی خودم فعالیتم را ادامه دادم.
روزگار پرس: همانند سایر هم نسلهای خودتان، آیا در رشتههای دیگر فعالیت داشتهاید یا از همان ابتدا بسکتبال را دنبال کردید؟
– من ابتدا پینگپنگ بازی میکردم و در مدرسه خودمان هم قهرمان شدم. والیبال هم بازی میکردم اما بهخاطر شرایط فیزیکی بدنم وارد بسکتبال شدم. البته باید تاکید کنم که در مدرسه بسکتبال هم بازی میکردیم اما در سطح خیلی حرفهای نبود. یک دبیر ورزش بسیار خوب به نام آقای بهروز ذرهپرور داشتیم که خود او به بسکتبال علاقهمند بود و قد بلندها را وارد این رشته میکرد. ما در مسابقات آموزشگاههای شمیران اول شدیم و در قهرمانی کشور آموزشگاهها به میزبانی شیراز هم مقام نخست را کسب کردیم. به یاد دارم که استاد عنایت آتشی هم از بیرجند آمده بود و در آن مسابقات حضور داشت.
روزگار پرس: از باشگاه داری و رشد دادن جوانان در دوران بازیکنی خود بگویید.
– در زمانهای مختلف شرایط متفاوت است. زمانی که ما بسکتبال بازی میکردیم جمعیت کشور کمتر بود و باشگاهها هم تعداد کمی داشتند، اما چون جمعیت کم بود، امکانات بیشتری در اختیار ورزشکار قرار میگرفت. آن زمان چند باشگاه بزرگ وجود داشتند. یکی پرسپولیس که قبل از آن به شاهین معروف بود و یکی هم باشگاه دوچرخه سواران بود که بعد شد تاج و اکنون استقلال است.
روزگار پرس: آن زمان حضور نظامیها در ورزش بسیار پررنگ بود. تاثیر این موضوع مثبت بود یا منفی؟
– حضور افراد نظامی در ورزش همه جای دنیا هست که محاسن و معایب خودش را دارد. اگر افراد حاضر در راس کار متخصص باشند، آن رشته یا کار پیشرفت میکند اما اگر اینطور نباشد، طبیعتا نتیجه هم عکس خواهد بود. ما امکانات زیادی در اختیار داشتیم. به یاد دارم که برای مسابقات ارتشهای جهان در آمریکا که آن زمان من افسر وظیفه بودم، یک هواپیمای اختصاصی ما را از تهران سوار کرد و در آمریکا فرود آمد. شرایط متفاوت بود ولی رشد ورزش ایران بعد از انقلاب بیشتر بود.
با برگزاری بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران، یک رفرم در ورزش ایران و آسیا رخ داد و واقعا باید گفت یکی از مسابقاتی بود که ما برای اولین بار چین را وارد میادین بزرگ ورزشی کردیم، چرا که قبل از آن چین در جایی نبود. بعد از آن دوره بود که چین وارد بازیهای آسیایی شد. حتی در آن دوره خوب هم نبودند اما الان تیم چین در سطح جهانی مطرح است.
در مسابقات بسکتبال بازیهای آسیایی تهران، تیم ایران که ما بودیم بازیهای خوبی انجام دادیم. برای آن مسابقات چندین اردوی برون مرزی هم داشتیم. برای همین دهکده المپیک که آن را در اختیار بخش خصوصی قرار دادند، ۵ سالن و به طور کلی مجتمع ورزشی آزادی، چه کاری انجام شده است؟ در همین فینال جام حذفی دیدید که آن قسمتی که خطر ریزش دارد چه صحبتهایی پیش آورد، چند سال است که میگویند میخواهند آزادی را ترمیم کنند.
روزگار پرس: مدیران ورزشی باید چه خصوصیتی داشته باشند؟
– افرادی که روی کار میآیند باید در آن رشته متخصص باشند. با تشکیل سازمان تربیت بدنی و بعد تبدیل آن به وزارت ورزش و جوانان، گاها افراد متخصصی در راس ورزش نبودهاند. تنها وزیر متخصص و ورزشکار سید حمید سجادی است که او هم در بد موقعی روی کار آمده و در حقیقت اختیار لازم را ندارد. این اتفاق لطمه میزند.
در ورزش ما هر مدیری که میآید یک برنامه دارد، اما آن فرد برای برنامه خود بودجه لازم را تامین نمیکند. اگر مدیر بودجه تامین نکند با مشکل رو به رو میشود و در تمام دنیا همینطور است. در همه جای جهان فدراسیونهای ورزشی غیر دولتی هستند و به دولت وابسته نیستند، ما هم اسما غیر دولتی هستیم اما در حقیقت باید وزارت ورزش بودجه بدهد. بودجه وزارت محدود است و همین مسئله آسیب میزند. در واقع وزارت ورزش باید در سطح کلان برنامهریزی و آن را به فدراسیونها ابلاغ کند. فدراسیونها هم با توجه به رشته خود برنامهریزی کنند و از طریق اسپانسر مشکلات خود را برطرف سازند. ما اگر اسپانسر داریم دنبال بودجه دولت هم هستیم که در دنیا اینطور نیست.
روزگار پرس: دلیل مشکلات موجود در ساختار ورزش چیست؟
– مشکل دقیقا از آنجایی درست شد که یک شرکتی در وزارت ورزش با نام شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی تشکیل شد. این شرکت توسعه و تجهیز بیشتر کار تجاری میکند تا کار سازندگی. ما بیشتر امکانات ورزشی خود را به جای اینکه توسعه دهیم و تجهیز کنیم، به بخشهای مختلف اجاره داده و کار اقتصادی انجام میدهیم که درست نیست!
مشکل دقیقا از آنجایی درست شد که یک شرکتی در وزارت ورزش با نام شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی تشکیل شد. این شرکت توسعه و تجهیز بیشتر کار تجاری میکند تا کار سازندگی.الان اگر کسی بخواهد جایی ورزش کند باید پول بدهد، اما تا یک سنی همه باید ورزش کنند و امکانات رایگان باشد. من به یاد ندارم وقتی میخواستیم بسکتبال بازی کنیم سالن اجاره کرده باشیم. الان ورزش در ایران مثل کاسبی شده است، در کشورهای دیگر این درآمدزایی به نوعی دیگر و اصولی است. همین الان در کشورهای دیگر ورزش تا یک سنی مجانی است اما در ایران اصلا چنین چیزی ندیدهام و این اتفاق برای نسل آینده خیلی بد است. جوان ۱۲ ساله برای یاد گیری بسکتبال یا هر رشته دیگری باید پول بدهد! امکانات خانواده شاید در آن حد و اندازه نباشد که برای ورزش هزینه کند و این موضوع مسئله مهمی است که امیدوارم مسئولان به این مهم توجه کنند.
روزگار پرس: اگر شرایط فراهم بود، چرا در بازیهای آسیایی تهران بسکتبال ایران نتیجه خوبی نگرفت؟
– سرمربی ما «شیرالیو» بود و نفراتی چون محمود ماهتابانی دستیارانش بودند، سرپرست تیم هم عمو سُلبی بود. از شیرالیو خبر ندارم و این دو عزیز هم به رحمت خدا رفتهاند. دلیل نتیجه نگرفتن آن تیم به دلیل برخی مسائل درونی مثل دو دستگی بود. ما بازیهای خیلی خوبی انجام دادیم و تنها باید بازی با فیلیپین را میبردیم تا صعود کنیم که متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
همچنین باید به این موضوع تاکید کنم که آن زمان بسکتبال در آسیا قویتر از الان بود. در سال ۱۳۵۳ بسکتبال آسیا خیلی قویتر بود. فیلیپین آن سال چیز عجیبی بود. مسئله دیگری هم که باید بگویم، این است که بعد از انقلاب ما بازیکنان بیشتری را به خارج از کشور ترانسفر کردیم و باعث پیشرفت بیشتر این رشته در کشور شد تا نسل طلایی صمد نیکخواه، حامد حدادی و … به وجود بیاید. این موضوع در پیشرفت بسکتبال ما تاثیرگذار بود.
این مسابقات نقطه عطفی برای پیشرفت ورزش کشور بود. بازیهای آسیایی در پیشرفت بسکتبال تاثیر داشت، اما بیشترین پیشرفت ما بعد از انقلاب بود. ما الان هر چیزی داریم به همان سالهای بعد از انقلاب برمیگردد. البته هر چه جلوتر آمدیم این شرایط ضعیفتر شد تا به شرایط فعلی برسیم.
بعد از انقلاب ما امکانات کمتری داشتیم اما پیشرفت بیشتری در ورزش کشور حاصل شد. وقتی که بازیکنی در لیگ خوب خارجی شرکت کند آن تکنیک و شرایط را ناخودآگاه به کشور منتقل میکند. بعد از انقلاب اکثر بازیکنان ما به زبان انگلیسی هم مسلط شدند و همین موضوعات باعث پیشرفت است. مسائل دیگر هم بود ولی اینها مهمترینها هستند.
روزگار پرس: یکی از مهمترین و عمده مشکلات فعلی بسکتبال ایران، مسائل مالی است. دلیل این اتفاق چیست؟
– اگر فدراسیونی میخواهد قدرتمند باشد، باید تمکن مالی داشته و خودش تصمیم گیرنده نهایی باشد. الان فدراسیونهای ما اگر بخواهند تیمی را به یک مسابقه خارجی اعزام کنند، ابتدا باید با وزارت مذاکره کنند که نهایتا هم به نتیجه مد نظر نمیرسند. در بسکتبال اسپانسرهای خوبی داریم، اما حفظ کردن این اسپانسرها خیلی مهمتر است. فدراسیون نباید از موضع بالا با اسپانسرها سخن بگوید. باید آنها را به ورزش علاقهمند کنیم.
وقتی در یک تشکیلات شما نفرات صاحب رای را روی کار میآورید در زمان انتخاب زنگ میزنند و از آن فرد میخواهند که رای بدهد.– متاسفانه ورزش ایران در فوتبال خلاصه شده است و دلایل خاص خودش را هم دارد که آن را باز نمیکنیم. این درحالی است که رشتههای دیگری داریم که میتوانند ایران را در جهان بیشتر نشان دهند. در همه جای دنیا فوتبال فراگیر است، اما این موضوع درصد دارد. همه باشگاههای بزرگ دنیا مثل رئال مادرید و … اگر تیم فوتبال دارند، رشتههای مختلف را هم دارند. مسئولان باید به مشکلات پایهای رسیدگی کنند و یکی از این مشکلات ارتباط گرفتن با کارخانجات و بیزینسهای مختلف است تا تامین مالی شوند. فردی باید این وظایف را انجام دهد که خود او هم در بیزینس فعال باشد.
روزگار پرس: با وجود تجربیات زیاد در زمینههای مختلف، چرا هیچوقت رئیس فدراسیون نشدید؟
– من دو بار کاندیدای انتخابات ریاست فدراسیون بسکتبال شدم و آقای مشحون هم بودند. من برای مشحون احترام زیادی قائلم چون زحمت زیادی برای بسکتبال کشید و در دوران مدیریت خود هم خوب عمل کرد، اما با این حال هر کاندیدایی را باید مدیر بالا دستی آن تشکیلات بخواهد. من شرایط خوبی هم برای انتخاب شدن داشتم چون میرزاآقابیک با آن رزومه موفق به نفع من عقب کشید در حالی که متخصص بود، اما سازمان یا وزارت ورزش باید بخواهد چه کسی روی کار باشد.
روزگار پرس: این صحبت شما یعنی مهندسی انتخابات صحت دارد؟
– دقیقا همینطور است، اما من این موضوع را به نحو دیگری هم توضیح میدهم. ما ۳۱ هیات داریم که متولی اصلی آنها رئیس فدراسیون بسکتبال است. وقتی در یک تشکیلات شما نفرات صاحب رای را روی کار میآورید در زمان انتخاب زنگ میزنند و از آن فرد میخواهند که رای بدهد.
روزگار پرس: میتوانیم اینطور مطرح کنیم که نگذاشتند رئیس فدراسیون شوید؟
– هر کسی یک خصوصیات اخلاقی و روش کاری دارد. اگر اکثر روسای فدراسیونها را ببینید کارمندان دولت هستند که مسئول شدهاند. کسانی که از بیرون مجموعه بیایند خیلی چیزها را بر نمیتابند. به عنوان مثال شاید یک فرد مسئول بالا دستی من باشد، اما این امکان هست که بخاطر تخصصم در مسائل فنی نظر بالا دستی خودم را قبول نکنم. با کمال احترام به همه عزیزان، اگر حمد بر خود ستایی نباشد من تجربه این کار را دارم و شما مدیر من هستید، اما میتوانید در حد مدیریت با من کار داشته باشید اما در مسائل فنی خیر. یکی از مشکلات من برای انتخابات ریاست فدراسیون این بود. البته من چیزی از دست ندادم و به اندازهای که باید در جاهای دیگر خدمت کردم.
روزگار پرس: تاثیرگذاری غضنفری و مشحون در بسکتبال ایران را چگونه میدانید؟
محمود مشحون در پیشرفت بسکتبال خیلی تاثیرگذار بود، غیر از سالهای آخر که کمی تک روی میکرد و این موضوع به بسکتبال ضربه سنگینی زد– قبل از مشحون آقای غضنفری به فدراسیون آمد که مدیر خیلی خوبی بود، اما در مورد بسکتبال به صورت خیلی تخصصی سررشته نداشت. با این وجود چون مدیر خیلی خوبی بود مشاوران خوبی انتخاب کرد و آن امکانات مالی که داشت را به خوبی در بسکتبال استفاده کرد. اگر بخواهیم این بحث را ادامه دهیم باید بگویم که در زمان غضنفری ما جهش خوبی داشتیم و تیمهای خوبی به بسکتبال آمدند که در سالهای بعد نیز در موفقیت این رشته تاثیر گذار بودند.
دنباله کار آقای غضنفری را مشحون در پیش گرفت. غضنفری اطلاع زیادی از ورزش نداشت و چون نظر خودش را تحمیل نمیکرد، همواره تا پایان دوره خود نتیجه خوبی گرفت. در آن زمان مربیان خوبی مثل سعید فتحی و سعید ارمغانی هم بودند که به بسکتبال کمک کردند. غضنفری در بسکتبال تاثیر بسیار زیادی داشت و مدیریت توانمندی را ارائه کرد.
روزگار پرس: نقش مشحون در رشد این رشته را نمیتوان نادیده گرفت، درباره او نیز صحبت کنید.
– مشحون در واقع دنباله روی کارهای غضنفری بود ولی با دست و دل بازی بیشتر آن را ادامه داد. او در پیشرفت بسکتبال خیلی تاثیرگذار بود، غیر از سالهای آخر که کمی تک روی میکرد و این موضوع به بسکتبال ضربه سنگینی زد. اصلا در زمان مشحون بود که بحث ردههای پایه مطرح شد و با شدت بیشتری کار کردن در این ردهها را پیگیری کرد.
او یک مدیر ورزشی و قهرمان ملی بود، شخصیت خاصی داشت و بخاطر آن شخصیت به او احترام میگذاشتند که در بهبود شرایط هم تاثیر زیادی گذاشت. متاسفانه همیشه همینطور است که مرور زمان تاثیرات منفی در عملکرد مدیریتی افراد دارد، به نظرم اگر غضنفری هم در دورههای دیگر بود همین اتفاق برای او میافتاد و دچار تک روی میشد. مدیریتهای طولانی باعث میشود آدمها تصمیمات را تک نفره بگیرند چون فکر میکنند که همه چیز را میدانند.
مشحون در اوایل کار اینطور نبود و با افراد متخصص مشورت میکرد، هر چه جلوتر رفتیم ایشان در خیلی از مسائل و کارها حرف اول و آخر را خودش میزد که تاثیرات بدی در بسکتبال گذاشت. در حقیقت مشحون تک رو بود که ویژگی خوبی برای یک مدیر یا رئیس فدراسیون نیست.
روزگار پرس: شما یک برنامه رادیویی بسیار موفق داشتید. شائبههایی وجود دارد که دلیل قطع آن برنامه برخی مانع تراشیها از سمت افرادی چون محمود مشحون بود. در رابطه با اتمام این برنامه بگویید.
– زمانی که شبکه رادیویی ورزش تاسیس شد من اصلا قرار نبود آنجا فعالیت کنم، اولین کسی که برای این کار انتخاب شد مرحوم رضا اسماعیلی بود. او یک جلسه برای اجرای آن برنامه رفت و نمیدانم چرا ادامه نداشت. یک روز صبح در حال رفتن به دفترم بودم که تلفن میز منشی زنگ خورد و چون از در وارد دفتر شده بودم، خودم گوشی را برداشتم و آقای اسکویی بود. خیلی صحبت کردیم. بعدها فهمیدم که او هنگام صحبت کردن صدای بنده را آنالیز میکرد تا ببیند برای رادیو خوب است یا نه.
پس از یک مکالمه طولانی از او پرسیدم که ساده بگوید چه چیزی از من میخواهد که به من گفت چنین برنامهای در رادیو داریم و دوست داری در آن اجرا داشته باشی یا خیر که با کمال میل آن را قبول کردم. وارد آن برنامه شدم و روزی که رفتم سردبیر آقای علی سیفی بود. واقعا صفر بودم و به من هیچ چیز نگفتند، وارد اتاق صدا شدم و پشت میکروفن نشستم و روی آنتن رفتم. اولین جملهای که روی آنتن رادیو گفتم این بود: «من به خودم قول دادهام تا زمانی که این میکروفن مقابل من است، غیر از صداقت چیزی را مطرح نکنم».
نه مشحون و نه کس دیگر کوچکترین دخالتی در رفتن من از رادیو نداشتند. مشحون در اواخر خیلی سعی میکرد برنامه جهان ورزش نباشد چون برنامه من خیلی انتقادی بود.بعد از مدتها آقای ندیری مسئول شبکه ورزش رادیو شدند که مدیر بسیار جدی هم بودند. من ۱۴ سال آن برنامه را ادامه دادم و یکی از برنامههایی بود که به جرات میتوانم بگویم تاثیر بسیار زیادی در بسکتبال داشت و این رشته یک قسمتی از تاریخ خود را مدیون آن برنامه (جهان بسکتبال) است.
– روزگار پرس: آقای مشحون در قطع پخش آن برنامه تاثیری داشت؟
– نه مشحون و نه کس دیگر کوچکترین دخالتی در رفتن من از رادیو نداشتند. مشحون در اواخر خیلی سعی میکرد برنامه جهان ورزش نباشد چون برنامه من خیلی انتقادی بود. ما صداقت را در نظر داشتیم و برنامه انتقادی بود. مشحون اما هیچ دخلی در تمام شدن برنامه نداشت. چندین بار به ندیری گفته بودم که دیگر برای این برنامه تایم ندارم که به من گفت تا زمانی که من هستم باید باشی. آن زمان یک پروژه در خارج از تهران داشتم و برای همین خیلی وقت خالی نداشتم و به برنامه نمیرسیدم. بعد از خداحافظی ندیری بود که از برنامه خداحافطی کردم، دقیقا فردای روزی که ندیری از رادیو رفت، بنده هم از برنامه «جهان ورزش» و رادیو خداحافظی کردم. کسی در تمام شدن آن برنامه تاثیری نداشت. یکی از مستقلترین برنامههای تاریخ رادیو، برنامه جهان بسکتبال بود. ۱۴ سال آن برنامه پخش شد و کل سیستم رادیو هم عوض شده بود که من خودم حس کردم دیگر دوره من در رادیو تمام شده است.
من عضو هیات رئیسه مشحون بودم اما از او انتقاد میکردم. یک خاطره را هم بگویم که امیدوارم محمود مشحون این صحبتهای من را بشنود، چون فرد باهوشی است و قطعا همه چیز را به یاد دارد. آن زمانی که رفتیم فدراسیون را با مشحون تحویل بگیریم، به من گفت: «امیر تو کجای فدراسیون را میخواهی؟» که به او گفتم من بسکتی هستم و میخواهم پادو باشم. ایشان لطف کرد و من را عضو هیات رئیسه کرد و با این حال همواره از او به صورت درست نقد میکردم.
روزگار پرس: اختلاف نظر شما با مشحون از کجا سرچشمه گرفت؟ نقدهای شما باعث دلخوری مشحون نیز شد.
همه چیز در زمان طباطبایی صفر بود. مسائلی در این رشته اتفاق افتاد که در شأن ورزش بسکتبال و کشور ما نبود.– دلخوری مشحون اشکالی ندارد (با خنده)، به نظرم آن اختلافها را کنار گذاشته باشد. تک روی باعث شد از او انتقاد کنم. اینکه آدم احساس کند به همه چیز اشراف دارد اشتباه است. مشحون زحمات زیادی کشید اما به یک جایی رسید که تک روی میکرد.
روزگار پرس: شرایط بسکتبال ایران را الان چطور میبینید؟
– بعد از غضنفری و مشحون، همه چیز در زمان طباطبایی صفر بود. مسائلی در این رشته اتفاق افتاد که در شأن ورزش بسکتبال و کشور ما نبود. ایشان در حد و اندازههای ریاست فدراسیون بسکتبال ایران نبود و در آن حد هم عمل نکرد. پس نمیشود در آن رابطه خیلی صحبت کرد.
روزگار پرس: به نظر میرسد برخی روسای فدراسیونها بیشتر به دنبال منافع شخصی هستند تا رشد یک رشته خاص.
– ورزش عشق است و بنگاه اقتصادی نیست. بنگاه اقتصادی میتواند باشد، اما برای اینکه از خود ورزش در جهت آن رشته هزینه شود. عاشقان خیلی زیادی در ورزش داریم که حاضرند فدراسیونها را به بهترین شکل هدایت کنند. فدراسیونهای موفق فدراسیونهایی هستند که کار اقتصادی خوبی میکنند و از آن برای منافع شخصی خودشان بهرهبرداری نمیکنند.
در دنیا اکثر روسای فدراسیونها کسانی هستند که درآمد آن فدراسیون یک صد هزارم بیزینس شخصی آنها هم نیست. در واقع یکی بخاطر وطن پرستی میآید و دیگری برای توسعه بیزینس خودش میآید، اما به شرطی که از ورزش برای بیزنس خودش هزینه نکند. در واقع از بیزینس خود به ورزش پول و هزینه میآورد تا فقط برای بیزینس خود اسم و رسم بماند. الان در بسکتبال، کاله همین کار را میکند.
روزگار پرس: عملکرد جواد داوری را تا به امروز چطور دیدهاید؟
– از زمان آمدن جواد داوری من تنها یکبار به فدراسیون رفتم تا او را ببینم، چرا که جواد شاگرد من بوده است. بعد از آن دیگر با داوری ارتباطی نداشتم و تنها یکی دو بار تلفنی حرف زدهایم. البته تاکید میکنم که اگر جایی برای رشد بسکتبال مفید باشم من همیشه حاضر هستم.
اکنون جواد داوری میخواهد کار کند، ولی این مسئله بسیار مهم است که وقتی کسی مسئول فدراسیون نیست، بگذارد فرد روی کار با تمرکز کامل کار کند. نباید صرفا به دلیل جوان بودن، داوری او را بکوبیم، در حقیقت جوان بودن یک حسن است. خیلیها هستند که این را قبول نمیکنند و این یک فرهنگ بد ایرانیها است. او تحصیل کرده است و تجربه مدیریت نسبتا موفقی را هم دارد. داوری در یک شرایط بسیار بد به فدراسیون آمده و سعی او بر این است که خیلی کار کند.
البته او چند مشکل دارد که یکی از آنها امکانات است. یکسری مسائل هم هست که نباید باشد. نباید او را به دلیل کارهایی که با خواسته ما انجام نمیدهد نقد کنیم. او برنامههای خوبی دارد، البته اگر بگذارند اجرا کند. یکی از برنامههای مهم او راه اندازی سازمان لیگ است که میخواهد لیگ را مستقل کند. نمیدانم چقدر موفق خواهد شد اما یک برنامه بسیار خوب است که باید به او کمک کنیم تا این کار را انجام دهد. این تصمیم او نکته مهمی است که میتواند بسکتبال را تکان دهد.
بزرگترین خلاء بسکتبال ایران فدراسیون طباطبایی بود چون هیچ کاری برای پشتوانه سازی نکرد. این ضعف به زمان مشحون هم برمیگردد چون در باد نسل طلایی خوابید.روزگار پرس: چه پیشنهادی برای داوری دارید؟
– ابتدا باید بگویم که اولین کار برای رشد بسکتبال، حمایت از جواد داوری است. داوری حرف منطقی را میشنود، حال اینکه انجامش میدهد یا نه را نمیدانم. او منطق را قبول دارد و تشنه کار است، به جای انتقاد باید از او حمایت کرد. همه کسانی که در رده سنی جواد هستند با او مشکل دارند که این اتفاق خوبی نیست. جواد برود نباید نسل ما روی کار بیاید چون زمان ما گذشته است.
ما بازنشستهها باید از او حمایت کنیم و جواد داوری هم باید از افراد با دانش و باسواد بسکتبال استفاده کند. به عنوان مثال در بخش فنی از بهترینها استفاده کند. او باید مشاورهای خوبی انتخاب کند. کسانی را داریم که آدمهای موفقی در بیزینس هستند، او باید به عنوان مشاور اقتصادی از آنها استفاده کند. تاکید میکنم که در همه این مسائل اصلا جایگاهی برای خودم در نظر ندارم.
اگر در فرهنگ خود به این نقطه برسیم که به جای سرکوب کردن، نصفه پر لیوان را هم در نظر بگیریم، قطعا پیشرفت میکنیم. خیلیها انتقاد میکنند اما ۱۰ روز هم حوصله فدراسیون را ندارند. اعتقاد دارم که اگر به جواد کمک کنیم میتواند رشد کند.
روزگار پرس: از نظر شما چرا میان نسل طلایی بسکتبال ایران و نسل فعلی خلاء پیش آمد؟
– متاسفانه ما پشتوانه سازی نکردیم و در باد نسل طلایی خوابیدیم. بزرگترین خلاء بسکتبال ایران فدراسیون طباطبایی بود چون هیچ کاری نکرد تا این چرخ رو به جلو حرکت کند. در واقع پشتوانه سازی نکرد. تا ۵ – ۶ سال دیگر هم حامد را از تیم بیرون بیاوریم ۴۰ درصد کیفیت تیم کاهش پیدا میکند. بهترین زمان زمانی بود که ما نفرات و الگوهایی مثل صمد، اوشین، آفاق و … را داشتیم و باید از آنها کمک میگرفتیم تا پشتوانه سازی کنیم. این ضعف به زمان مشحون هم برمیگردد چون در باد این نسل خوابید و روی پشتوانه سازی کار نکرد.
روزگار پرس: در این سالها شیرینترین خاطره شما چه بوده است؟
– تمام دوران ورزشی من شیرین است اما مهمترین و دوست داشتنیترین قسمت آن وقتی بود که روزهای چهارشنبه برنامه «جهان بسکتبال» شروع میشد. خیلیها در ماشین مینشستند تا برنامه من تمام شود بعد به سرکار بروند. یکی دیگر از خاطرههای خوب من این بود که وقتی بیرون از صدا و سیما صحبت میکردم خیلیها من را از روی صدا میشناختند و از از برنامه من تعریف میکردند. در واقع صداقت موجود در آن برنامه جواب داده بود.
روزگار پرس: بزرگترین خاطره ورزشی که داشتهاید کدام است؟
– در ارتشهای جهان بعد از آمریکا و فرانسه در خود آمریکا سوم شدیم که بسیار مهم است.
روزگار پرس: برای بستن این مصاحبه، یکی از تاثیرگذارترین افراد در تاریخ بسکتبال ایران را نام ببرید.
– در زمینه مدیریت افراد زیادی هستند و به همین دلیل نمیتوانم یک نفر را نام ببرم، اما در بازیکنان صمد نیکخواهبهرامی تاثیر بسیار زیادی داشت. البته نفراتی چون حامد حدادی، اوشین ساهاکیان و … هم جزو تاثیرگذارترینها در تاریخ بسکتبال ایران هستند.
انتهای پیام
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.