جواد مرشدی: در آستانه سال جدید هستیم و گاه و بیگاه خبرهایی انتخاباتی از گوشه و کنار منتشر میشود، خبرهایی که از اعلام آمادگی برخی فعالان سیاسی برای حضور فعال انتخابات مجلس حکایت دارند ، در نقطه مقابل، کارشناسانی هشدار می دهند که با توجه به تجربه تلخ ردصلاحیت های گسترده دز دوره قبلی انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و همچنین رخدادهای سیاسی – اجتماعی اعتراضی پس از مرگ مهسا امینی که به شکاف حاکمیت _ ملت ، دامن زد، چشم انداز انتخابات آینده، مثبت نیست و گزینه «عدم مشارکت»، انتخاب اصلی و فعلی طیفی از فعالان سیاسی و بسیاری از مردم است .
در این میان، برخی از فعالان سیاسی اصلاحطلب نیز مشارکت انتخاباتی خود را به بازتر شدن فضای رقابت و تجدیدنظر در ردصلاحیت های جناحی شورای نگهبان،«مشروط» کرده اند. طیفی از اصولگرایان هم برای پیشگیری از وقوع اعتراضات دوباره مردمی، خواستار رقابتی شدن انتخابات شده اند و از تجربه تلخ و ردصلاحیت جناحی رقیبان خود یاد می کنند و به این جمع بندی رسیده اند که حاکمیت یکدست، به بهای مشارکت حداقلی مردم، نه فقط نجات بخش اصولگرایان نیست ، بلکه به دلیل اعتراض مردم به ضایع شدن حق انتخابشان ، میتواند موجودیت اصولگرایان و حتی نظام را با مخاطره جدی مواجه کند.
روزگار پرس در واپسین روزهای سال برای بررسی نوع آرایش سیاسی نیروهای دو جناح به سراغ حشمت الله فلاحت پیشه نماینده سابق مجلس رفت و نظرات وی را در این خصوص جویا شد.
سال آینده دو انتخابات داریم ،آرایش نیروهای سیاسی را در سال ۱۴۰۲ چگونه ارزیابی می کنید؟
رفتارهای سیاسی انتخاباتی در ایران، قابل پیش بینی نیست و از این جهت در پاسخ به سوال شما نیز می گوییم به دلایلی رفتارهای سیاسی سال آینده قابل پیش بینی نیست.
دلایلتان را ذکر می کنید؟
دلیل اول غضب و بخت فضای سیاسی است ،به هر حال در ایران بعضی وقت ها ما با غضب و بخت فضای سیاسی مواجه هستیم ،برخی اوقات افراد در شورای نگهبان رد صلاحیت می شوند . بعنوان مثال درانتخابات ریاست جمهوری سال گذشته برخی از چهره های سیاسی رد صلاحیت شدند که معمولا کسانی که در انتخابات مشکلی داشتند و یا رد صلاحیت شده بودند برای حل مشکل شان به آنها رجوع می کردند و آنها موضوع را از شورای نگهبان پیگیری میکردند.این نشان دهنده این است که در فضای سیاسی کشور در انتخابات غضب و بخت شکل می گیرد.دلیل دوم به نوع رفتار سیاسی مردم در سال آینده ارتباط دارد چرا که رفتار سیاسی مردم بر گرفته از رفتار سیاسی دولت و مجلس کنونی است ،اینکه تا چه حد دولت و مجلس حوزه های مربوط به امور روزمره مردم را مدیریت کرده باشند ،به همان میزان در یاس یا اشتیاق مردم برای حضور در انتخابات اثر گذار خواهد بود.وقتی که مردم مایوس می شوند، این یاس نسبت به هر دو جناح سیاسی است که شعارهایی داده اند و عمل نکرده اند . به هر حال دو جناح اصلی چپ و راست کشور هر کدام در مایوس کردن مردم نسبت به شعارهایی که داده اند ید طولایی دارند.دلیل سوم نوع آرایش نخبگان سیاسی است ،یعنی باید دید نخیگان سیاسی تا حد خود رادر معرض انتخاب قرار می دهند،بطور مشخص روی سخن من با آن دسته ازنخبه های سیاسی است که به دلایل مختلف حاضر نیستند وارد عرصه های مختلف انتخاباتی شوند.
.
علت این کناره گیری و عدم ورود این افراد به انتخابات را درچه می دانید؟
در انتخابات فضای توهین و تخریب شکل می گیرد و حتی ردصلاحیت هایی بدون دلایل اعلامی صورت می گیرد که آبروی افراد را به شایعاتی که در جامعه شکل می گیرد محول می کند و این شایعات روح روان افراد و طرفداران وحتی خانواده های شان را به بازی می گیرد.متاسفانه بخش اعظم اینها خواست نوع ساختار سیاسی انتخاباتی در ایران است .
چرا ساختار سیاسی انتخاباتی ما اینگونه است؟
به این دلیل که هیچ وقت نظام جامع انتخاباتی در ایران شکل نگرفته ،دولت ها موظف هستند نظام جامع انتخاباتی را در قالب لایحه به مجلس ارائه دهند .در این نظام جامعه انتخاباتی روند انتخاب شدن و انتخاب کردن ،حفظ آبرو ،رد صلاحیت هایی که بر اساس قانون شکل می گیرد آمده است.
آیا در انتخابات سال آینده شرایط مطابق با انتخابات مجلس یازدهم پیش خواهد رفت ؟
اگر اینگونه باشد باید به ساختار سیاسی کشور تسلیت گفت،ما کارنامه مجلس کنونی را دیده ایم و این کارنامه نشان می دهد چقدر مجلس ضعیف شده است و حتی در قانون گذاری ها توان لازم را ندارد.بعنوان مثال برای اولین بار در تاریخ بررسی بودجه کشور ما می بینیم که برخی از اعضا هیات رئیسه کمیسیون تلفیق از سوی هیات عالی نظارت بر سیاست های کلی در مجمع تشخیص احضار می شوند که در مورد مغایرت ها توضیح دهند.نماینده ها انتخابی هستند و انتصابی نیستند ،غرور اعضاء هیات عالی نظارت به آنها اجازه نمی دهد حتی نماینده خودشان را در جلسات کمیسیون تلفیق حاضر کنند ،در حالی که تمام دستگاه ها نمایندگان خود را دراین کمیسیون حاضر می کنند تا در جریان بررسی قرار بگیرند ولی اینها عالی ترین مقام کمیسیون تلفیق را احضار می کنند و مورد استنطاق قرار می دهند.این ظلم به سامانه قانونگذاری در کشور است .
اوایل دی ماه بود که اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام در جریان بازنگری در آیین نامه «نظارت» این مجمع، رئیس مجلس را موظف کردند پس از اعلام وصول لوایح و طرحها در مجلس، نسخهای از آنها را برای «رئیس هیئت عالی نظارت بر سیاستهای کلی نظام» ارسال کند،وجود این هیات موجب بسته شدن دست مجلس و تضعیف قانونگذاری نیست؟
دلیل شکل گیری این نهاد های جدید این است که مجالس نتوانسته اند به وظایف نظارتی خودبه نحو شایسته عمل کنند.به دلیل این ضعف نظارت است که بجای اینکه شرایط را فراهم کنند تا کسان قوی تری وارد محلس بشوند روز به روز مجلس ضعیف تر شده است و می بینیم در اثر همین خلع نظارتی، هیات عالی نظارت شکل می گیرد تااین خلع نظارتی را پوشش دهد و هم بر مجلس نظارت دارد و هم بر دولت و هم بر شورای نگهبان ,چون شورای نگهبان موظف است در موارد اصلاحی طبق نظر هیات عالی نظارت تصمیم بگیرد.باید در نظر داشته باشیم وقتی مردم از افرادی که منتخب خودشان هستند ناامید بشوند و دسترسی به مناصب انتصابی هم نداشته باشند اگر اعتراضی وجود داشته باشد آن را در کف خیابان می بینیم.این یعنی ضعیف شدن صندوق رای.
بیشتر بخوانید:
دیدگاه ها برای این نوشته بسته شده است.