گروه سیاسی: محمدرضا تاجیک استاد دانشگاه شهید بهشتی و رئیس مرکزبررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در دولت اصلاحات در گفت وگو با روزگار پرس به نقش «زمینه و زمانه» در کارکرد «روش های سیاسی» می پردازد. از این منظر، دکتر تاجیک «میانه روی» را تابعی از بافت زمان و رویدادهای آن می داند. چه آنکه ممکن است اتخاذ روش «میانه روی» در موقعیت زمانی، نوعی ارتجاع به نظر رسد و در زمانه ای دیگر معنای تحول خواهی را متبادر کند. بنابراین «میانه روی»، و در مجموع «روش های سیاسی» خاصیت تاریخی دارند. ذاتی و استعلایی و همیشگی نیستند. مشاور رئیس جمهور اصلاحات به این نکته تمرکز دارد که با حرکت بر مدار زمان، «روش سیاسی»، تاریخی است و وابسته به موقعیت های تاریخی که در بستر زمان رخ می دهد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی به نقش تحولات تاریخی در تحول کارکرد مفاهیم پرداخته و در توصیف جوامع بدون تغییر و تحول می گوید «جامعه‌ای که بحران ندارد، تعادل هم ندارد. جامعه بی‌بحران، اگر تعادلی هم داشته باشد، تعادل و نظمش قبرستانی، اردوگاهی و پادگانی است»

محمدرضا تاجیک در انتقاد به مفهوم کلاسیک «ملت»، منتقدانه می گوید «نباید بر این تصور شویم که جامعه پیکره‌ای واحد، هویتی واحد، فرهنگی واحد، تاریخی واحد، نظام اندیشگی و ارزشی واحد دارد. از کلاس اول به ما یاد داده‌اند ملت، گروهی از مردم‌اند با تاریخ، زبان، فرهنگ، سرنوشت و سنت مشترک. این درک از جامعه درست نیست و خداوند هم انسان‌ها را چنین نیافریده است.»

جامعه آش شله‌قلم‌کار نیست/ «خشونت» مردم واکنش به «نظم پلیسی» است

ضرورت تکثر و پذیرش تحول در روش سیاسی

رئیس مرکز بررسی های استراتژیک دولت اصلاحات با تاکید بر ویژگی «تکثر» جامعه، در توصیف آن از عبارت «ظرف سالاد» استفاده کرده و معتقد است «هویت‌های متکثر در هم مستحیل نمی‌شوند؛ این گونه نیست که خیار در گوجه مستحیل شود، کاهو در آن دو و قارچ در آن سه مستحیل شود. جامعه آش شله‌قلم‌کار نیست و همچون ظرف سالاد است، همه هویت‌های متکثر و متفاوت در کنار هم قرار می‌گیرند، اما در هم مستحیل نمی‌شوند و به تعبیر فوکو، نظم بی‌نظمی وجود دارد، یا به تعبیر بدیو، مجموعه یا امر احد. »

از این رهگذر، دکتر تاجیک به منتقدان همزمانی وحدت و کثرت پاسخ می دهد با استناد به آلن بدیو می گوید «امر احدِ بدیو، این نیست که کثرت از بین برود؛ کثرت، مجموعه‌ای را شکل می‌دهد که از کنار هم نشستن و کنار هم قرارگرفتن کثرت‌ها، تولید تعادل و وحدت می‌کند، تعادل و وحدتی که مخل کثرت نیست.»

از نگاه محمدرضا تاجیک، در چنین چارچوبی که وحدت و کثرت در رابطه هم ارزی باهم قرار می گیرند «به تعبیر زیبای دلوز، سیاست خط گریز است. اگر جاده تاریخ پیچید، سیاست باید خود را تطبیق دهد و نمی‌شود بگوییم ما عادت به مسیر میانه داریم و هرچقدر جاده پیچ‌وخم داشته باشد ما به راه میانه خود ادامه می‌دهیم، و این تصور هرچه باشد، دیگر سیاست نیست. گاهی این خط گریز ممکن است به نوعی رادیکالیسمی که لزوما بدخیم نیست و به تعبیر آرنت خوش‌خیم است برسد، رادیکالیسمی که لزوما تخریب‌کننده نیست، بلکه سازنده است»

چرایی اعتراضات: یکدست سازی حاکمیت و نظم پلیسی

مشاور رئیس جمهور اصلاحات با انتقاد از تلاش قدرت مسلط برای یکدست کردن تمام شئون جامعه به دلایل خشونت مردم به مثابه واکنشی در برابر این یکدست سازی می پردازد و آن را «نظم پلیسی» توصیف می کند. دکتر تاجیک معتقد است «وقتی قدرتی در خلوت و جلوت، در تمامی حالات و آنات آحاد جامعه، یعنی در نوع آرایش‌کردن، لباس‌پوشیدن، ذائقه موسیقایی و سینمایی، اسطوره‌ها و قهرمان‌ها، رابطه اجتماعی‌ با همجنس و غیرهمجنس و… حضور دارد، نظام پلیسی است و این دیگر سیاست نیست. سیاست ناظر بر کثرت و پژواک صداهای گوناگون است اما نظم پلیسی سوژه‌ای منقاد می‌خواهد، ابژه‌ای که میل و اراده‌اش، میل و اراده قدرت حاکم باشد.»

جامعه آش شله‌قلم‌کار نیست/ «خشونت» مردم واکنش به «نظم پلیسی» است

خشونت در جامعه چگونه پدیدار می شود؟

عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در بیان علت خشونت ها در جامعه می گوید «نظم پلیسی است که فضای اجتماعی را رادیکال (از نوع بدخیم) ‌ می‌کند و باعث تولید نارضایتی، بیگانگی و مهجوری سیاسی، دگربودگی سیاسی، طرد سیاسی، حاشیه‌زایی سیاسی می‌شود و به تعبیر اسماعیل خویی خرمن‌خرمن نفرت می‌کارد و خرمن‌خرمن خشم درو می‌کند»

تاجیک، انباشت خشونت را نوعی «تروما» یا «ضربه به روح و ذهن» توصیف و نظم پلیسی حاکم بر جامعه را مولفه ای مهم در ضربه به روح جامعه توصیف می کند و می گوید «این تروماها در ناخودآگاه‌ انباشت می‌شوند. در این حالت است که حتی انسان صبوری که سالیان سال در پستوهای نگاه، احساس و روح و روانش تروماها را انباشت کرده، چشم در راه مجالی است تا هنگامه‌ای برپا کند و در این حالت است که به تعبیر لکان، تروما و ناخودآگاه خشن بازمی‌گردند.»

دلیل خشونت رادیکال مردم علیه حکومت

دکتر تاجیک در بیان علت رفتار خشونت آمیز مردم علیه وضع موجود با علت یابی آن در «نظم پلیسی» اذعان می کند «اینکه می‌بینیم این مردم صبور، دفعتا خشونتی از خود بروز می‌دهند که قبلا در هیچ جریان دیگری تجربه نشده بود، به دلیل بازگشت خشونت (روحی، روانی، زبانی، احساسی، فرهنگی، جنسی، قومی و…) و ترومایی است که به انحاء گوناگون بر جامعه تحمیل شده‌اند و در ناخودآگاه‌ آنان بایگانی و انبار شده است.»

تاجیک معتقد است در چنین شرایطی، «نظم پلیسی» جایگزین «سیاست» می شود و مردمی که «رادیکالیسم قدرت را نمی‌پسندد، همواره ممکن است صرفا واکنشی در مقابل نظم پلیسی مستقر باشد.» او تاکید کرد «چنانچه به جای پلیس، سیاست جاری و حاکم باشد، همواره منطقه‌الفراغ وسیعی برای کنشگری و فعالیت و اعتراض مدنی شهروندان وجود دارد که اساسا امکان حرکت‌های رادیکال وجود ندارد.»

مشروح گفتگوی روزگار پرس را اینجا بخوانید

بیشتر بخوانید

۲۱۶۲۱۳