به قلم وحید حاج سعیدی
منت خدای را عزوجل که هنوز از گلِ بوستان بَقیّتی موجود است و در ما رمقی برای نوشتن. وگرنه با این افزایش قیمت ها و قاطی شدن گرانی و گران فروشی با هم، علی الاصول نباید توان و قوتی در ما برای گیر دادن به دولت و نهادهای نظارتی و … می ماند!
باز خدا را شکر گرانی در این دولت اصل جنس است و گرانی فیک و حبابی و … نداریم. مردم یادتون هست در دولت قبل هر کالا یا محصولی که گران می شد بلافاصه اعلام می شد حباب است. مثلاً وقتی قیمت پراید به ۴۰ میلیون رسید اعلام شد حباب است و پراید بیش از ۳۵ میلیون تومان در بازار معامله نمی شود. وقتی قیمت به ۶۰ میلیون رسید باز هم اعلام شد قیمت حباب دارد و در بازار بیش از ۵۵ میلیون تومان معامله نمی شود. خلاصه همین طور شوخی شوخی با همین حباب ها قیمت تا ۲۰۰ میلیون رسید ولی خدا را شکر دیگر قیمت حبابی نیست و در بازار هم همان ۲۰۰ میلیون معامله می شود!
یاد مدیر مدرسه مان افتادم که بنده خدا برای کم کردن روی عمو سیفی( سرایدار مفخم مدرسه ما) و نشان دادن توان دولت در مقابله با مافیای خودرو پرشیای نوک مدادی اش را ۱۷۰ تومان فروخت و هر چه در سایت ثبت نام اسمش در نیامد و امسال مجبور شد پراید دور رنگ باجناق سیف الله را ۱۷۰ میلیون بخرد!
البته علت گرانی در دولت قبل که کاملاً مشخص بود. قاچاق معکوس، دلار ۴۲۰۰ تومانی که باعث شده بود یارانه ماکارونی کل دنیا از جیب ما پرداخت شود، به علاوه حضور یک مشت دلال و رانتخوار پدرسوخته و از خدا بی خبر که مسبب گرانی های بی حد و عدد بودند. اما بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و قطع ید رانتخواران ما مختصر تحقیقات میدانی و چاله میدانی در خصوص خود «پدیده گرانی» انجام دادیم که متوجه شدیم ای دل غافل اصلاً چیزی به نام «گرانی» وجود خارجی ندارد و پدیده گرانی یک توهم خود ساخته است! مستندات ما نیز بر اساس تئوری جناب «ورلیند» دانشمند هلندی در باب جاذبه است. ورلیند در تئوری اش در باب جاذبه چنین گفته است: «جاذبه وجود ندارد. تمام آن یک توهم است. در حقیقت جاذبه چیزی نیست جز شکلی از بی نظمی؛ یک عارضه جانبی از یک تمایل طبیعی به سمت آشفتگی!»
بنابراین می توان نتیجه بر اساس این نظریه، گرانی نیز ساخته ذهن بشر است و نوعی بی نظمی و یک عارضه جانبی از یک تمایل به سمت آشفتگی در بازار است! که متاسفانه در این آشفته بازار عده ای کیفور می شوند و یک شبه بارشان را چنان محکم می بندند که توپ لیاخوف روسی هم تکان شان نمی دهد و عده ای هم متاسفانه نقره داغ می شوند و برای خالی نبودن عریضه تا کمر در سطل آشغال ها دو لا می شوند!
البته پیش خودمان بماند این شِکری که جناب آقای ورلیند خورده هنوز اثبات نشده، ولی هُمای گرانی این بار بدون حباب و خیلی جدی و نا فرم روی شانه شهروندان نشسته است و با کیش کیش، تهدید، وعده و عید، جلسه، همایش و جلسات توجیهی برای خبرنگاران و … هم از جایش جم نمی خورد. علی ای حال ما امیدواریم اگر دولت، توان پراندن همای گرانی را از روی شانه های خلق الله ندارد، لااقل پرو بالش را زخمی کند و فعلاً یارانه نان و دارو را قطع نکند!