آرزو قنبری:در عالم اخترشناسی می‌گویند که از چند صد میلیون تا چند میلیارد سال زمان لازم است تا ستاره‌ها متولد و بزرگ شوند و در نهایت بمیرند. هر ستاره عمری دارد که ممکن است مسیر حیات آن منجر به انفجار عظیمی شود و یا برعکس، با سرد و محو شدن به خاموشی و نیستی برسد و با مرگ آخرین ستاره‌ها، کهکشان‌ها هم به نقطه‌ی پایان می‌رسند…
اما در عالم فوتبال چطور؟ ظهور و سقوط تیم‌های کهکشانی چقدر زمان می‌برد؟ آیا اصلاً خریدهای پر زرق و برق به تیم‌ها شخصیت قهرمانی می‌دهند؟

شخصیت قهرمانی یا ماهیت کهکشانی

این یک باور و ایده‌ی قدیمی‌ست که تیم‌های ثروتمند با جذب ستاره‌های گران‌قیمت فوتبال، قهرمانی‌ کهکشان خود را تضمین خواهند کرد. ظاهراً آغاز کاربرد این اصطلاح، به دوران سیاست کهکشانی‌های «فلورنتینو پرز»، رئیس باشگاه رئال مادرید برمی‌گردد که در هر فصل حداقل یک ابرستاره کلاس جهانی را به ترکیب تیم اضافه می‌کرد. البته این اصطلاح کم‌کم از رئال مادرید به کل فوتبال و بعد تیم‌های رشته‌های دیگر هم تعمیم پیدا کرد. اما در تاریخ ورزش کم‌کم، تجربه واقعیت‌ دیگری را ثابت کرد؛ چالش تقابل استعداد و کار تیمی!

مثلاً تیم جوان و ناشناخته‌ی هاکی روی یخ آمریکا، در المپیک ١٩٨٠ تیم روسیه را با چهار دوره قهرمانی شکست داد. یا پیروزی تیم ناشناس و خالی از ستاره‌ی آلمان در فینال جام‌جهانی ٢٠١۴ برزیل، مقابل آرژانتین با مسی و یک دنباله بلند افتخار… آلمان‌ها در دیدارهای قبلی نیز نیمار و رونالدو را پشت سر گذاشته بودند.

یکی دیگر از نمونه‌های اخیر نقض تضمین موفقیت تیم‌های کهکشانی، پاریسن ژرمن است که فصل قبل، با وجود سوپر استارهای درخشان خود، در تحقق رؤیای فتح فوتبال اروپا ناکام ماند و دیماریا، نیمار، امباپه، دوناروما، سرخیو راموس و مسی هم در کنار یکدیگر آن جام موعود را بالای سر نبردند.

ستاره‌های سرگردان لیگ برتر ایران

پرسپولیس وینکو – اکبر غمخوار، با نشستن روی صندلی مدیرعاملی پرسپولیس برای کنار گذاشتن «علی پروین» به بهانه سنتی بودن، وینکو را که عملکرد خوبی با فولاد داشت از سرخ‌های اهواز جدا کرد و برای همراهی سرخ‌پوشان تهران برگزید. او با خریدهای پرسروصدا در لیگ سوم تلاش کرد نام پروین را کم‌رنگ کند.

علی دایی، کریم باقری، مهرداد میناوند، جواد کاظمیان، یحیی گل‌محمدی، حمید استیلی، کاویان‌پور، امامی‌فر، ساشا ایلیچ، عیسی ترائوره ستاره‌های اصلی کهکشانی بودند که غمخوار هدایت آن‌ها را به بگوویچ سپرد. اتفاقاً پرسپولیس با چند برد قاطع هم شروع کرد اما در ادامه، کهکهشان رو به زوال رفت و با ۴٢ گل زده، ٢٨ گل خورده و ٣٩ امتیاز در جایگاه پنجم قرار گرفت.

قطبی- پیروانی- قهرمان لیگ هفتم، در تلاش برای دفاع از عنوان خود در فصل بعد همراه افشین قطبی، ستاره‌هایی مثل کریم باقری، علی کریمی، نیکبخت واحدی، محسن خلیلی، رحمان رضایی و پژمان نوری را در اختیار داشت.

ایوان پترویچ، فرانک آتسو، روبرتو دیکارمو و ابراهیم توره هم ۴ بازیکن خارجی پرسپولیس در لیگ هشتم بودند اما آتسو و دیکارمو هرگز در طول لیگ هشتم انتظارات کادر فنی و تماشاگران را برآورده نکردند. در هفته چهاردهم لیگ، با جدایی قطبی، جایگزینی افشین پیروانی و تغییرات مدیریتی، سرخ‌پوشان ثبات لازم را از دست دادند و در نهایت یک بار دیگر در رده پنجم ایستادند. آن‌ها در لیگ قهرمانان آسیای قطر، تن به شکست سختی مقابل الغرافه نیز دادند.

استیل آذین، کهکشان شماره ١٨ -حسین هدایتی هم که با چند بازیکن نه چندان مطرح، استیل‌آذین را با سرمربیگری نادر دست‌نشان، از لیگ یک به برتر رساند، به سراغ همان ایده‌ی سنتی رفت و به صرافت خریدهای سرخابی افتاد تا در لیگ برتر حرفی برای گفتن داشته باشد. آقای سرمایه‌دار، بازیکنانی چون علی کریمی، حامد کاویانپور، رضا نوروزی، مهدی مهدوی‌کیا، امیر شاپورزاده، محمدرضا مهدوی، حسین کعبی و فریدون زندی را جذب کرد و در لیگ نُهم با حمید استیلی، پایین‌تر از پرسپولیس به پنجمی رسید و موفق به کسب سهمیه نشد.

هدایتی که گاهی از خرید اورتون و نیوکاسل هم در رسانه سخن می‌گفت، فصل بعد، همچنان در پی اجرای باشکوه ایده‌ی مالکیت سوپراستارها بود و از سرمربی تا بازیکن را با پول جمع می‌کرد. اما در لیگ دهم نیز رؤیای کسب سهمیه نقش بر آب شد و کهکشان هدایتی با ستاره‌هایی مثل مهدی مهدوی‌کیا، سوشا مکانی، حسین کعبی، حسین کاظمی، فریدون زندی، علی کریمی، مهرزاد معدنچی، سیاوش اکبرپور، محسن خلیلی به رده‌ی هجدهم، سقوط کرد. آمار بیشترین گل خورده (۶٣) و کم‌ترین برد(۶) نیز به این تیم تعلق گرفت.

سپاهان قلعه‌نویی با نایب‌قهرمانی سپاهان در لیگ ١٨، قلعه‌نویی به ١٩ رسید و با بازیکنانی که جمع کرد سودای قهرمانی در سر داشت. با وجود شروعی خوب اما به پایانی غیرمنتظره رضایت داد.

پیام نیازمند، امید نورافکن، محمد محبی، کی‌روش استنلی، سعید آقایی، شایان مصلح، مهدی کیانی، محمدرضا حسینی، محسن مسلمان، سروش رفیعی و… هم نتوانستند کهکشان طلاییِ قلعه‌نویی را به بهتر از پنجمی لیگ برسانند. سهمیه آسیا از دست رفت و امیرخان برای اولین بار در دوران مربیگری خود نتوانست فصل را به پایان رساند. اشتباهات فنی و مدیریتی مشهودی در سپاهان وجود داشت.

تیم ستاره یا ستاره‌های تیم؟

البته نمی‌توان حکم قطعی داد که سرنوشت کهکشان‌ها مرگ است و لاغیر، اما در واقع دانش روز دنیا، میل به کوچ اهالی فوتبال از کهکشان‌های پرستاره به تیم‌های باشخصیت و با ثباتی دارد که در آن‌ها، هدایت قدرت جمعی و هم‌افزایی استعدادها حرف اول را می‌زند. در این گذار از فرد به جمع، نمی‌توان از نقش کلیدی سرمربیان، کادر فنی و تدبیر مدیران چشم‌پوشی کرد. شاید کم‌کم وقت آن رسیده «تیم ستاره» را جایگزین «ستاره‌های تیم» کنیم و به احترام کارگردان‌های موفق بایستیم.

بیشتر بخوانید:

خیانت دوباره وینگر آبی‌ها به همسرش/عکس

کنایه توییتری یزدانی خطاب به بازیکن استقلال؟!/عکس

پول روی پول!

۲۵۱ ۲۵۱