مظاهر گودرزی: لزوم شفافیت در امور، به‌ویژه اموری که با مردم سروکار دارد برکسی پوشیده نیست، اما برقرار کردن نظم و نظام شفاف چیزی‌ست که سال‌ها مورد انتقاد کارشناسان است، دایره‌ی حرف‌های مگو گاهی آنقدر بزرگ شده که صدای انتقاد برخی مسئولین را هم بلند کرده، طوری‌که حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه روز گذشته در اظهار نظری گفت: «آیا ضرورت دارد در همه موارد مردم و نخبگان بی‌اطلاع باشند؟»

بی‌اطلاعی مردم و عدم وجود شفافیت شاید به‌طور موقت بتواند انجام امور را برای گروهی تسهیل کند، اما وقتی در نتیجه آن بی‌اعتمادی در جامعه ریشه کرد دیگر خبری از پیشبرد آسان اهداف نیست، این را حسین میرمحمد صادقی، سخنگوی سابق قوه قضائیه به روزگار پرس می‌گوید، او متعقد است: «وجود اعتماد میان مردم با نهادهای حکومتی ضروری است تا آن نهاد کار خودش را خوب انجام دهد، به ویژه درباره دستگاه قضایی که اهمیت زیادی دارد، در همه جای دنیا دستگاه قضایی بر اعتماد مردم بنا شده است.»

در ادامه متن کامل گفت‌وگو آمده است:

همه‌چیز نهادهای حاکمیتی باید شفاف باشد، مذاکرات شورای نگهبان و مجمع تشخیص هم مجلس پخش می‌شود

آقای صادقی، روز گذشته رئیس قوه قضائیه در نشستی بر لزوم توجه به شفافیت تاکید داشت و گفت: «کافی نیست که مردم صرفاً از محصول کار مطلع شوند بلکه آنها باید از فرآیند امور نیز اطلاع یابند.»؛ اطلاع مردم از فرآیند تصمیم‌گیری‌ها چقدر اهمیت دارد؟

امروزه مسئله مقابله با فساد در همه دنیا برای دولت‌ها و گاهی برای سازمان‌های بین‌المللی مطرح است، یکی از بهترین راه‌ها برای مقابله با فساد وجود شفافیت است، یعنی اگر همه‌ی آن‌چه که مسئولان، مدیران، صادر کنندگان آرا، انجام می‌دهند در یک اتاق شیشه‌ای باشد و مردم از جزئیات آن آگاه شوند طبیعتاً راهی برای فساد باقی نمی‌ماند. مثلاً چند سال قبل در شهرداری سئول (پایتخت کره جنوبی) فساد زیاد شده بود، اما آن‌ها تصمیم گرفتند که کل فرآیند رسیدگی به پرونده‌ها در شهرداری از طریق اینترنت در دسترس باشد، بنابراین با این تصمیم همه می‌توانستند متوجه تشکیل و پایان یک پرونده شوند، در این شرایط اگر سرعت رسیدگی یا تاخیر در رسیدگی به پرونده‌ها غیر طبیعی به‌نظر می‌رسید، معلوم بود احتمالاً فسادی وجود دارد. از این جهت کسی جرات فساد نداشت و آمار آن در شهرداری سئول کم شد.

اگر به ایران برگردیم، وضعیت شفافیت در ایران چگونه است؟

این‌طور شده که متاسفانه در حوزه‌های مختلف تصمیماتی گرفته می‌شود اما فرآیند رسیدگی به این تصمیمات مشخص نیست و از فشار افکار عمومی هم نمی‌ترسند؛ البته شفافیت فقط مربوط به قوه قضائیه نیست، به نظرم در همه نهادهای دولتی و نهادهای وابسته به نظام باید همه‌چیز شفاف باشد، همان‌طورکه مذاکرات صحن مجلس از رسانه‌ها پخش می‌شود خیلی خوب است که این اتفاق برای کمیسیون‌ها، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بیفتد.

اگر در همه سازمان‌ها و وزارتخانه‌هایی که برای سرنوشت مردم تصمیمات گرفته می‌شود شفافیت وجود داشته باشد تصمیم‌گیری‌ها بهتر خواهد شد، مثلاً اگر آرای قضات منتشر شود تا توسط حقوقدانان قابل نقد باشد، کمک می‌کند تا برای صدور آرای متقن توسط قضات توجه بیشتری شود.

لذا اصل شفافیت خوب است و اگر آقای اژه‌ای آن را در قوه قضائیه و نهادهای وابسته به آن شروع کند اقدام بسیار خوبی است و سبب جلب اعتماد مردم به صحت عملکردها در قوه قضائیه خواهد شد.

آقای دکتر، از اعتماد صحبت کردید، چقدر مهم است افکار عمومی نسبت به یک حکم قضایی اقناع شود؟

بسیار مهم است، به هر حال وجود اعتماد میان مردم و نهادهای حکومتی از مهمترین نیازها است تا آن نهاد کار خودش را به خوبی انجام دهد، به ویژه درباره دستگاه قضایی که اهمیت زیادی دارد، در همه دنیا دستگاه قضایی بر اعتماد مردم بنا شده است، در چنین حالتی است که مردم آرای دستگاه قضایی را فصل‌الخطاب می‌دانند، بنابراین اگر آرای سستی از دستگاه قضایی صادر شود و مردم نسبت به آن آرا قانع نشوند، طبیعی است که اعتماد مردم به دستگاه قضایی روز به روز تضعیف شود.

صحبت‌های دیروز رئیس قوه قضائیه، و تاکید ایشان بر مسئله شفافیت تداعی کننده این است که تا حالا شفافیت با چالش مواجه بوده است، مثلاً به تعبیر ایشان «طبق قانون فعلی، تا قبل از قطعیت حکم، نمی‌توان فرآیند رسیدگی به پرونده را به اطلاع مردم رساند، آیا چنین چیزی با شفافیت در تضاد نیست؟»، اگر بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم چرا تضاد با شفافیت وجود دارد؟

نمی‌دانم دلیل دقیق آن چیست، ولی چیزی که به ذهن می‌رسد این است که نه فقط در قوه قضائیه بلکه در حوزه‌های مختلف افرادی که تصمیم گیر هستند، از این‌که عملکردشان شفاف نباشد استقبال می‌کنند، به‌خاطر این‌که مورد پرسش قرار نمی‌گیرند، آن‌ها می‌توانند هر تصمیمی بگیرند و اگر فسادی وجود داشته باشد در شرایط عدم شفافیت راحت‌تر است. مانند صاحبان به اصطلاح امضاهای طلایی که می‌توانند امضاهایی بکنند بدون اینکه در جایی مشخص باشد این تصمیم بر چه مبنایی اتخاذ شده است، بنابراین علی‌الاصول افرادی که در معرض سوال و مسئول هستند به نفع‌شان نیست که شفافیت وجود داشته باشد و خیلی راحت‌ترند که عملکردشان از چشم مردم دور باشد.

برگزاری دادگاه‌های علنی چقدر می‌تواند به شفافیت مدنظر در قوه قضائیه کمک کند؟

این در قانون اساسی وجود دارد، یعنی همه دادرسی‌ها علنی است مگر در مواردی که خلاف امنیت و عفت عمومی باشد.

اما ما کمتر شاهد برگزاری دادگاه علنی هستیم؟

نه، البته این علنی بودن به معنای این نیست که جریان دادرسی در روزنامه‌ها منتشر شود، علنی یعنی هرکسی بتواند در جلسه دادگاه شرکت کند، اگر این را یک قاضی رعایت نکند تخلف کرده، چراکه الزام قانون اساسی است.

اگر به امروز برگردیم، در ارتباط با حوادث اخیر، حکم اعدامی اجرایی شد که انتقادهایی هم به همراه داشت، نظرتان در این‌باره چیست؟

من درباره صحت و سقم مجازات‌ها تا زمان اطلاع از پرونده نمی‌توانم نظر بدهم، اما به هر حال در این موارد خوب است یک مقدار اعمال سلیقه شود، در این‌که چه زمانی حکمی صادر شود و چه زمانی اجرا شود علی‌الاصول خوب است اعمال سلیقه شود تا برای جامعه مشکل‌ساز نشود.

منظورتان از اعمال سلیقه چیست؟

نه در این‌باره، درباره موارد دیگر هم همین است، ممکن است فرد یک مفسد اقتصادی باشد و مجازاتی برای آن مشخص شده باشد، ولی عدم اجرا یا تاخیر در اجرا باعث می‌شود که حقوق بیت‌المال برگردد. به نظرم در هر زمینه‌ای در زمانی‌که حکمی که صادر می‌کنیم یا اجرا می‌کنیم باید خوش سلیقگی داشته باشیم.

بیشتر بخوانید:

استقبال از آزادی زندانیان / ادامه بازداشت‌ها به صلاح کشور نیست

۴۷۴۷